چکیده:
در چند سال اخیر، اکثر محافل خبری و تحلیل سیاسی جهان تقریبا به اتفاق این ادعا را مطرح کردهاند که «لئو اشتراوس» پدر فکری نومحافظهگرایی است. در حالی که، تنها منبع و مرجع ادعای مذکور، نوشتهها و مصاحبههای انتقادی خانم شادیا بی. دروری است. وی برای مدعای خویش به رویکردی تمسک میکند که روح آن برای نویسندگان و حامیان چنین ادعایی، به ویژه در کشور ایران مغفول مانده است. رویکرد فمنیستی و همجنسگرایانه شادیا دروری موجب شده تفسیری از اشتراوس ارائه شود که در واقع تحریف اندیشه مبتنی بر فضیلت و معنویت است. این مقاله به شیوه موردشناسی و با رویکرد انتقادی در صدد است با بررسی تصویر دروری از اشتراوس با تصویر واقعی وی به معناکاوی ضمنی خلطهای رایج جریانشناسی در فلسفه سیاسی معاصر بپردازد.
خلاصه ماشینی:
"144 شادیا دروری با چنین تقسیمبندی میان فیلسوفان قدیم و جدید، دیدگاه اشتراوس را مبتنی بر ترجیح دیدگاه فیلسوفان قدیم بر جدید دانسته و نتیجه میگیرد که، پس به نظر اشتراوس، آنها حق داشتند تصور کنند که تنها یک حق طبیعی وجود دارد؛ حق مافوق برای حکومت بر زیر دست، آقا بر برده، شوهر بر همسر، خردمندان اندک بر عوام کثیر».
150 دروری با ابراز نگرانی از سیاستهایی که امروزه به صورت ظاهری توسط نومحافظهگرایان آمریکا اتخاذ شده است، آن را با اندیشههای واقعی اشتراوس منطبق دانسته و تصور میکند این نوع محدودیتها در واقع سلب آزادی بشر است.
منظور دروری از سیاستهای متخذه، هرگز سیاست جنگطلبانه آمریکا بر سر مردم خاورمیانه، به ویژه افغانستان، عراق و لبنان نیست، بلکه آنچه همواره موجب رنجش او شده است دو مسئله مهم «محدودیت همجنسگرایی» و «ممنوعیت سقط جنین» است[!] به زعم وی، با حقوق بشر برخاسته از رویکردهای فمنیستی ناسازگار بوده و موجب میگردد زنان آزادی خود را از دست داده و دوباره مردان بر آنان تسلط یابند.
158 یانان، پس از بیان باورهای عجیب دروری میگوید: «آیا بیش از این نیازی هست تا اضافه کنم که خانم دروری محقق مطلوب من نیست؟» 159 وی در پایان با توجه به تحریفات صورت گرفته توسط شادیا دروری، اضافه میکند که حتی برای فهم اندیشه اشتراوس نیز نوشتههای خانم دروری مطمئن نیست.
& Zuckert, Michael, The Truth about Leo Strauss: Political Philosophy and American Democracy, University Of Chicago Press, 2006."