چکیده:
یکی از مهمترین شگردهای ادبی که باعث ابهام کلام میشود و درنگ خواننده را بالا میبرد،ایهام تناسب است.این شگرد که از دیدگاه قدما بیشتر به عنوان ایهام (نه ایهام تناسب)از آن یاد شده است،در شعر خاقانی از نظر کمیت و کیفیت، نمود بیشتری پیدا کرده است تا جایی که میتوان گفت جزو ویژگیهای سبک او شده است و در تکوین سبک پیچیده و دشوار خاقانی،تأثیری بسزا گذاشته است. خاقانی یکی از معدود شاعرانی است که توانسته است تا این اندازه جوهر شعر را با این شگرد،تزیین کند و آگاهانه برای دشواری و دیریابی شعر خود از آن بهره ببرد.او در این زمینه نوآوریهایی کرده است که از دید اغلب بدیع نویسان ،پنهان مانده است.گاهی اوقات،خاقانی با بهرهگیری از ایهام تناسب،خواننده را در فهم و درک مستقیم و درست مفهوم شعر،دچار مشکل میکند.در این مقاله ضمن بررسی و نقد آرای بدیع نویسان در مورد ایهام و ایهام تناسب،به چگونگی به کارگیری ایهام تناسب در قصاید خاقانی پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"هنگامی که میخواهد خروج آفتاب را از برج دلو توصیف کند،از میان آن همه استعارات و تعابیری که در مورد خورشید به کار میبرده است،از یوسف(استعاره از خورشید)استفاده میکند؛برای اینکه با کلماتی که با حضرت یوسف(از جمله دلو) تناسب دارند،ایهام تناسبی به کار برده باشد: یوسف روز جلوه کرد از دم گرگ و میکند یوسف گرگ مست ما دعوی روز پیکری (خاقانی،8631:024) یوسف رسته ز دلو ماند چو یونس به حوت صبحدم از هیبتش حوت بیفکند ناب (همان،74) دوش برون شد ز دلو یوسف زرین نقاب کرد بر آهنگ صبح جایبهجای انقلاب (همان،74) آن یوسف گردون نشین عیسی پاکش هم قرین در دلو رفته پیش از این آبش به صحرا ریخته (همان،973) گاهی اوقات،کلماتی را که او برای ایهام تناسب برمیگزیند،دشوار و برعکس، کلمات فراوان و بسیار آشنایی را متناسب با معنی غایب آنان،ذکر میکند؛مانند چشم بزغاله بر آن خوشه که خرمن کرده شب داس وگرد آن ز راه کهکشان انگیخته (همان،593) کلمهی«داس»در بیت فوق،به معنی تیغهای سر خوشهی گندم یا جو است: «خسهای سرتیز را نیز گویند که بر سر دانههای گندم و جوی است که در خوشه میباشد.
مثلا در مورد عنکبوت و کبوتر که در غار ثور با تنیدن دام و گذاشتن تخم،کفار را فریفتند تا حضرت ختمی مرتبت(ص)و ابو بکر در درون غار،در امان بمانند-که در دیوان اکثر شعرا به آن اشاره شده است و خاقانی نیز بارها در دیوان خود از آن استفاده کرده است-،در بیتی برای فریفتن مخاطب،چنین میگوید: چون کبوتر نامه آورد از سفر نعم البرید عنکبوتآسا خبر داد از حضر نعم الفتی (همان،12) کبوتر و عنکبوت هرکدام بیش از یک معنی ندارند(برخلاف ایهام تناسب که باید حداقل یکی از کلمات،دارای دو معنی یا بیشتر باشد)و آن تناسب مشهور(تلمیح)را هم ندارند؛زیرا عنکبوت در غار،خبر از عدم حضور داد."