چکیده:
مطلوب و دلپذیر است.کنایات خواننده را دچار سردرگمی نمیکند. استعارهها بیشتر از نوع استعارههای معمول و مأنوس است و سرانجام مبحث مجاز،که بخش اندکی را به خود اختصاص میدهد.دانش بلاغت،مانند علم منطق و دستور زبان،ریشه در فطرت آدمی دارد.هر انسان بلیغی در هر گوشهای از جهان که بخواهد به گونهای مؤثر سخن گوید،ناگزیر از رعایت قوانین بلاغت است؛باید اصل «مطابقت سخن با مقتضای حال مخاطب»را در نظر بگیرد و هرگاه بخواهد سخن خود را بیاراید،به ناچار سراغ جاذبههایی چون استعاره، تشبیه،تضاد و مراعات النظیر و...برود. همام تبریزی،همچون دیگر شاعران سرآمد این مرز و بوم ادبپرور، در دیوان خود از مقولهء بیان،استفادهء بسیاری برده است.باید اذعان کرد که حجم اندک این اثر،سرشار از فنون و صنایع بیانی است که هریک به نوبهء خویش نمایانگر ذوق،اندیشه و روح لطیف این شاعر تبریزی است.بسامد به کارگیری فنون بیانی در اشعار همام متفاوت است؛ولی روی هم رفته بیان و ظرافتهای آن بهطور چشمگیری در دیوان او حضور دارد. از لحاظ آماری،استعاره اولین رتبه و تشبیه،کنایه و مجاز رتبههای دوم، سوم و چهارم را به خود اختصاص میدهد.نکتهء بسیار مهم و حائز اهمیت در زیباشناسی شعر همام،این است که این مباحث بهطور کلی از پیچیدگی،اغلاق و تکلف به دور مانده است.تشبیهات روی هم رفته ساده،
خلاصه ماشینی:
"از لحاظ آماری ششمین رتبه را در میان انواع آن داراست: به لذتهای جسمانی غمت را کی فروشم من که دادن ابلهی باشد به سبزه من و سلوی را (قصاید/ص 92) وجود خاکی ما را به کوی دوست چه کار که نیست لایق باغ بهشت خار و خسی (غزل /891ص 351) در تشبیه تمثیل معمول است که یک مصراع مشبه و مصراع دیگر مشبهبه واقع شود،ولی در بعضی از اشعار اتفاق میافتد که مشبه در ابیات اولیه جای میگیرد و ابیات بعد،هر دو مصراع مشبهبه واقع میشود؛مثلا: یعقوب را ز یوسف خود دور میکنند خاتم برون ز دست سلیمان همی رود (غزل /88ص 99) آدم وداع سایهء طوبی همی کند خضر از کنار چشمهء حیوان همی رود (غزل /88ص 99) شاعر در ابیات اول،از فراغ و دوری معشوق سخن خود را آغاز میکند و بیتهای بعدی را مشبهبه قرار میدهد.
چنانچه قبلا هم اشاره شد شعر همام دچار افت و خیزهایی است که نمیتوان با قاطعیت گفت که دلیلی بر امتیاز است یا نقص،چراکه برای استنتاج باید بر تمامی آثار نزدیک به این اثر اشراف داشت و از طرفی دیدی نقادانه و فنی هم داشت، درحالیکه هنوز در کلماتی که ما در این اثر بر روی آنها کار کردهایم دقیقا مشخص نیست تشخیص ما درست بوده یا نه؛یعنی اینکه هنوز نمیتوان با قاطعیت اعلام کرد که فلان کلمه کنایه است یا استعاره یا مجاز و متأسفانه کتبی هم که در این زمینه مورد مطالعه قرار گرفت نه تنها کمکی نکرد بلکه بر مشکلات هم افزود؛ زیرا در همهء این کتابها مباحث باهم امتزاج پیدا کرده و حایلی مشخص نشده است و از طرفی بین استادان صاحب فن،اختلاف سلیقهها هنوز حاکم است."