چکیده:
بودن زبان-یا وجود خاستگاه ژنتیکی برای زبان-است.نحو،در رویکرد زایشی چامسکی،همواره به عنوان هسته زبان در نظر گرفته شده و دستوری بودن نیز به نوبه خود،هسته نحو تلقی گردیده است.تا پیش از ظهور برنامه کمینهگرا و بهطور خاص،در چارچوب نظریه«حاکمیت و وابستگی»که سرآغاز رویکرد«اصول و پارامترها»محسوب میگردد،شرایط تعیینکننده و حاکم بر دستوری بودن ساختهای زبانی، خواه اشتقاقی و خواه بازنمودی،شروط خوش ساختی بودند که بر سطوح گوناگون و سازوکارهای نحوی زبان،از درون اعمال میگردیدند،بدون آنکه تحت تأثیر نظامی بیرون از حوزه نحو قرار داشته باشند.در نظریه«حاکمیت و وابستگی» توصیف ساختاری یک عبارت زبانی،چهار سطح بازنمایی را دربرمیگرفت که حضور این سطوح یا توسط اصول و پارامترها،که به عنوان شروط خوش ساختی عمل میکردند،تعیین میشد،و یا توسط صافیهای ناظر بر سطوح گوناگون. با ظهور برنامه کمینهگرا و ارائه تفسیری نوین از دستوری بودن در قالب شرایط خوانش پذیری،دستوری بودن جملهها، تحت تأثیر عوامل بیروی کنشی تعیین میشوند.به دیگر بیان،عملکرد نظامهای کنشی خارج از حوزه زبان اما درون ذهن،تعیینکننده دستوری بودن عبارتهای زبانی میگردند.این مقاله کوششی است برای نشان دادن اینکه چگونه باز تعریف دستوری بودن در قالب شروط خوانش پذیری،کمینهگرایی را که برنامهای صورتگراست به نظریهای نقشگرا مبدل ساخته است.
خلاصه ماشینی:
"تا پیش از ظهور برنامه کمینهگرا و بهطور خاص،در چارچوب نظریه«حاکمیت و وابستگی»که سرآغاز رویکرد«اصول و پارامترها»محسوب میگردد،شرایط تعیینکننده و حاکم بر دستوری بودن ساختهای زبانی، خواه اشتقاقی و خواه بازنمودی،شروط خوش ساختی بودند که بر سطوح گوناگون و سازوکارهای نحوی زبان،از درون اعمال میگردیدند،بدون آنکه تحت تأثیر نظامی بیرون از حوزه نحو قرار داشته باشند.
کلید واژهها: دستوری بودن،شروط خوانشپذیری،شروط درک پذییری،نقشگرایی کمینهگرا (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) از موش و شامپانزه تا سهره اوان یوری اگه رکا استاد گروه زبانشناسی،دانشگاه مریلند چکیده شاید از چالش برانگیزترین و درعینحال جالبترین پرسشهای مطرح در مطالعات زبانشناختی فرضیه فطری بودن زبان است همانگونه که در دستور همگانی چامسکی مفروض میباشد.
بنابراین پرسشی که مطرح میشود آن است که آیا ژن FOXP2 مربوط به رفتار زبانی انسان است و یا فعالیتهای حرکتی وی؟ با بررسی نقش این ژن در موشها،شامپانزهها،و پرندگان(سهرهها)نشان داده خواهد شد که یافتههای پژوهش حاضر مؤید فرضییه فطری بودن زبان-یا وجود خاستگاه ژنتیکی برای زبان-است."