خلاصه ماشینی:
"این دو کره در کنار هم در واقع تسخیر فضا را از زمان وجود اصطرلاب اعراب(تصویر مقابل) در قرن یازدهم میلادی که کوپرنیک دانشجو آن را برای رصدها و محاسبات نجومی خود در دانشگاه ژاژلون واقع در کراکووی بکار میبرد تا الحاق دو سفینهء فضایی شوروی(سایوز 91)و آمریکا (آپولو)به هم در هفدهم ژوییه سال 5791،به یاد انسان میآورد.
انسان برای اینکه بتواند بر مانع جاذبهء زمین فایق آید ناگزیر شده است که نخست جهان را بشناسد و بر نیروهای خاص خود بیفزاید.
ژان- هولیوس(1161-7861)که در رصدخانهء خصوصی خود به رصدهای نجومی فراوان و پیچیدهیی میپرداخت در سال 7461 کتابی در توصیف سطح ماه که با نقشههای بسیار زیبا مصور شده بود انتشار داد که نام وی را در سراسر اروپا مشهور ساخت.
این یک اثر نوگرایانهیی بشمار میرفت و توصیف مفصلی که براساس پژوهشهای دقیق و پیگیر در آن راجع به سطح کرهء ماه بعمل آمده بود بر رویاهای کهن انسان نسبت قمر سیمگون زمین پایان داد.
او که میل وافری داشت تا بداند که آیا واقعا زمین میچرخد و آیا در دنیاهای دور دست آثاری از حیات وجود دارد یا نه به یک عمل بیسابقهیی دست زد و آن اینکه دور بدن خود ظروفی پر از شبنم نصب نمود و چنین حدس زد که این شبنم تحت تاثیر اشعهء آقتاب به بخار مبدل میگردد و این روش به وی امکان میدهد تا به بالاترین طبقات جو صعود کند.
این دانشمند میکوشید تا از دیدگاه دینامیکی و نه مکانیکی یک الگوی ریاضی برای ماده بسازد و برای فلسفه گیتی نیز طرحی متفاوت از آنچه عموما مورد قبول قرار گرفته بود بوجود آورد."