چکیده:
احیای آثار مکتوب هر جامعه، راهی برای شناخت بهتر فرهنگ و تمدن آن جامعه است. دانش نقد و تصحیح متون در نظر دارد با بررسی نسخههای خطی گذشتگان، غبار تحریف و دگرگونی را ـ که به واسطه گذشت روزگار بر چهره آنها نشسته ـ فرو نشاند. سعید نفیسی از محققان پیشرویی است که در این راه گام نهاد و متونی را برای نخستین بار به شیوه انتقادی تصحیح کرد. نفیسی در برههای از زندگی در تصحیح متون، شیوههای انتقادی معمول خاورشناسان را به کاربرد، اما در سالهای بعد، این روش را کافی ندانست و شیوه خاص دیگری برگزید. این متون نسبت به متون قبل از خود، به عنوان نخستین تصحیحات انتقادی مطرح شدند و با وجود تصحیحات جدیدتری بر روی متون تصحیحشدة نفیسی، برخی از آثار نفیسی جایگاه خود را حفظ کردهاند. در این جستار با بررسی ده متن از متون مصحح به وسیله ایشان، شامل شش اثر منظوم (دیوان انوری، دیوان عطار، دیوان عمعق، دیوان رشید وطواط، رباعیات بابا افضل، کلیات عراقی) و چهار اثر منثور (تاریخ بیهقی، گشایش و رهایش، لبابالالباب، رساله فریدون سپهسالار)، با توجه به برخی ملاکها که در تصحیح یک متن لازم است، شیوهها و دیدگاههای انتقادی وی بررسی شده است. در این مقاله به ریشهیابی زمینههای جامعهشناختی شکست و فروپاشی دولت دیرینهسال و نیرومند ساسانی در برابر سپاه کمشمار و بیجنگافزار مسلمانان از دریچة شاهنامه پرداخته شده است. پارهای از عوامل مانند: جنگ قدرت در دربار ساسانیان مورد اشارة تاریخنگاران نیز قرار گرفته است. اما باز نگاه فردوسی در این موارد هم از تازگیهایی تهی نیست و برخی دیگر از عوامل، دیدگاه شخصی شاعر است، از جمله فرمانروایی زنان. علتهای دیگری نیز یافتنی است که تنها از فحوای سخن فردوسی برمیآید، مانند نبود هویت فراگیر ملی.با آنکه گزینش سرآغازی برای این پژوهش دشوار مینماید، اما به دلایلی که در متن خواهد آمد، پادشاهی خسروپرویز نقطة عزیمت پژوهش قرار گرفته است.
Revival of written works in a society is a way for a better understanding of the society’s culture and civilization. The knowledge of criticism and correction of the texts helps to study the past written works by removing the dust of distortion and time that sits on such works. Saeed Nafisi is a researcher who has entered into this area and corrected some texts in a critical manner for the first time. Most of his efforts were concentrated on reviving verse type texts.
Considering the criteria required in correcting texts، this paper has dealt with his critical methods and views by studying 10 texts corrected by him، including 6 verse type works (Divan-e Anvari، Divan-e Attar، Divan-e Amaaq، Divan-e Rashidoddin-e Vatvat، Robaiyate Baba Afzal، Kkoliat-e Araqi) and four prose type works (Tarikh-e Beyhaqi، Goshayesh and Rahayesh، Lobab-al Albab، Reslaeye Fereydone Sepahsalar).
خلاصه ماشینی:
"البته او دیدگاههای انتقادی را از دست نمیدهد و در اکثر متونی که تصحیح کرده، با ارائه استدلالهایی از تاریخ و سبک و سیاق اشعار و زندگی شعرا، انتساب برخی از اشعار را از شاعری سلب میکند و به دیگری منسوب میدارد و تا حد امکان با جستجو در منابع، به همة آنچه دیگر منابع به نام دیگری ضبط کردهاند، اشاره میکند، با این همه، هنوز ظرفیت انتساب برخی از این اشعار به دیگران وجود دارد و گاه نفیسی در این زمینه اهمال ورزیده، یا نخواسته اشاره کند؛ برای نمونه در رباعیات بابا افضل، نفیسی دو رباعی 134 (ص 116) و رباعی 470 (ص 183) را از رودکی میداند، درحالی که رباعی 434 نیز که نفیسی به خیام منسوب داشته (مرقی کاشانی، 1311: 176) به نام رودکی ثبت است و خود نفیسی جزو اشعار رودکی آورده است (نفیسی، 1319: 1046).
نکتههایی دیگر در متون مصحح الف) غلطهای چاپی در اکثر این تصحیحات نکاتی وجود دارد که میتوان به غلطهای چاپی مربوط دانست؛ اشکالاتی که در غلطنامههای پایانی ذکر نشده و به نحوی مخفی مانده است؛ در دیوان عطار چاپ نفیسی بیت: دم مزن گر همدمی میبایدت خسته شو گر مرهمی میبایدت در چاپ اول (ص 105بیت 2533) و چاپ دوم (ص 7 بیت 168) به شکل مذکور ضبط شده؛ در چاپ سوم (ص 108 بیت 2533) کلمه "خسته" به "چست" تبدیل شده است."