چکیده:
حافظ، نماینده اوج اعجاز زبان فارسی است. شعر او، حکایتگر وسعت روح آدمی و نماد ژرفایی و پرمعنایی زیست اوست که از عشق و صدق تعلیم گرفته است؛ از این رو، هر چند تعابیر چند وجهی و شبکه درهم تنیده موسیقی لفظی و معنوی کلامش، قابل ترجمان نیست ولی رنگ آشنای دنیای او را هر انسان اندیشمندی درمی یابد و می پسندد و شیفته وار قدم به جهان برساخته او می نهد.
اروپاییان از قرن هفدهم میلادی با ادبیات فارسی آشنا شدند. زمینه ساز این آشنایی ترجمه اشعار فردوسی، حافظ، خیام و سعدی به زبان های غربی بود. مردم مجارستان، نخستین بار به سال 1771 م. به همت کرولی رویتسکی سفیر امپراتوری اتریش ـ مجارستان در خاورمیانه، حافظ و اشعار وی را شناختند. اشعاری که رویتسکی از دیوان حافظ برگزیده بود، مورد توجه شاعران و ادیبان مجاری قرار گرفت. پس از رویتسکی، چند نفر دیگر از ادیبان مجاری که با زبان و ادب فارسی آشنایی یافتند، بخش دیگری از غزلیات حافظ را در فاصله قرن هجدهم تا سال های اخیر ترجمه کردند. این ترجمه ها، گاه در مجموعه های مستقل و گاه در جنگ هایی همراه با ترجمه اشعار دیگر شاعران ایرانی و حتی شرقی منتشر شده اند.
در این مقاله، برای نخستین بار در ایران به ترجمه شعر حافظ در ادبیات مجاری پرداخته می شود.
Hafiz is the representative of the pick of the literary masterpieces of Persian language which sounds like a miracle. His poetry، which is based on the teachings of love and truth، is the reflection of infiniteness of the soul، and the symbol of the depth and meaningfulness of the human’s life. Hence، the familiar color of Hafiz’ poetry is comprehensible and loved by any sophisticated person، though the harmoniously interwoven net of its form and content does not lend itself to translation.
The Europeans got to know the Persian language since the 17th century. Its background had already been provided by translations of Firdausi، Hafiz، Khayyam، and Sa’di. Hungarians became familiar with Hafiz first through Karoly Roytski’s translation in 1771. He was the ambassador of Austria-Hungary Empire to the Middle-East. The poems Roytski translated attracted the attentions of most Hungarian poets and literati. Since then other parts of Hafez have been translated by Hungarian translators from Persian language. Some published as books; Some entered in complexes among the translations of other Iranian or Eastern poets.
It is the first time in Iran that a publication is dedicated to the study of the translation of Hafiz in Hungarian language.
خلاصه ماشینی:
زمانی که به کشور خود بازگشت، کتابی به نام گزیدهی اشعار آسیایی 2 به زبان لاتین(2) منتشر کرد که در آن ترجمهی 16 غزل حافظ با متن فارسی چاپ شد.
شاعری به نام گبورفبین 3 ، کتاب رویتسکی را همراه با ابیات و غزلهایی از حافظ که ویلیام جونز در کتاب شعرهای آسیایی 4 اش به عنوان شاهد اوزان عروضی آورده بود، به نام بخشهایی از غزلها و دیوان حافظ 5 از لاتین به شعر مجاری ترجمه کرد، ولی متنهای فارسی آن را همچنان به فارسی چاپ کرد.
ترجمهی 28 غزل حافظ را به نام جنگ گوهرها 11 károLy Reviceky Specimen Poeseos Asiaticae Gábor Fábián Poeseos Asiaticae Háfiz Diványából Gházeláks Töredékek károLy Berec Százszor szépek Bélla Erődi Harrach Háfiz Dalai Bélla Dö Mötör Napkelet Gyöngyei Antologia منتشر کرد.
کیپش در مقالهای به نام «چوکونایی و حافظ» 1 راجع به اشعار چوکونایی چنین داوری میکند: «استعارههای چوکونایی در «شعرآرامگاه حافظ» و « خواستگاری خجالتی» 2 شبیه استعارههای حافظ است و به دلیل آشنایی چوکونایی با عروض فارسی، این دو شعر وی به وزن اشعار فارسی است» (Háfiz Dalok, 2007: 397-405).
آنچه در پی میآید بخش اعظم ترجمهی شعر «آرامگاه حافظ» است: تکخوان(9) «زنان قهوهای موی شیراز، دختران آبی چشم، ابریشم بپوشید و قامتتان را با گلها بیارایید و بازوهایتان را دایرهوار بگیرید و این آواز را در کنار آرامگاه حافظ بخوانید».
وی شعری دارد که منتقدان ادبیات مجاری معتقدند این شعر پتوفی تحت تأثیر اشعار حافظ سروده شده است، زیرا وی با ترجمهی گبورفبین آشنا بود.