چکیده:
بدیهی است که از آغاز دستیابی به شیوه تلقیح مصنوعی،تطابق یا عدم تطابق آن با موازین شرعی؛ذهن شریعتمداران و حقوقدانان را به خود مشغول کرده باشد.همه شیوههای دیگر نیز که به نوعی با تلقیح مصنوعی پیوند دارند از این تردید و رد و نقض و ابرام به دو رنمانده و نخواهند بود.در این نوشتا؛پرسشهایی درباره«قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور» مطرح و در«نسب جنین اهدا شده»تأمل شده است.با طرح این پرسشها میتوان نشات داد که جنین به هنگام تلقیح،«صاحب نسب»است و بنابراین انتساب آن به اهدا گیرندگان،خالی از اشکال نیست.
خلاصه ماشینی:
"برخی از مواد قانون و آییننامه اجرایی که مورد استناد در این بحث است،به این شرح است: قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور ماده 1:به موجب این قانون کلیه مراکز تخصصی درمان ناباروری ذی صلاح مجاز خواهند بود با رعایت ضوابط شرعی و شرایط مندرج در انی قانون نسبت به انتقال جنینهای حاصله از تلقیح خارج از رحم زوجهای قانونی و شرعی پس از موافقت کتبی زوجین صاحب جنین به رحم زنانی که پس از ازدواج و انجام اقدامات پزشکی ناباروری آنها(هریک به تنهایی یا هردو)به اثبات رسیده اقدام نمایند.
اکنون فرض کنیم زوجین جنین خود را به بانک جنین سپردهاند تا به متقاضیان اهدا شود ولی پیش از انتقال جنین فوت میکنند آیا از میراث آنان سهمی به جنین میرسد و بنابراین باید صبر کنیم تا جنین متولد شود و سهم خود را بگیرد؟اگر اینگونه باشد آیا نپذیرفتهایم که جنین،«صاحب نسب»است؟همچنین میتوان پرسید پس از دادن سهمالارث به طفل اموال طفل صغیر را چه کسی سرپرستی میکند؟آیا زوجین اهدا گیرنده بر اموال او ولایت دارند؟آیا این ولایت قهری است؟اگر ولایت قهری برای زوج اهدا گیرنده وجود ندارد پس چرا او را به پرداخت نفقه الزام میکنیم؟آیا میتوان پذیرفت که این نفقه،نفقه حاصل از نسب نیست بلکه«حکم قانون»است؟اما دیدیم که در جای دیگری(ماده 9911)آمده است که نفقه اولاد برعهده پدر است."