چکیده:
این مقاله الگوی اتحاد راهبردی را بهعنوان یکی از رویکردهای توسعه منطقهای ومنطقهگرایی جدید مورد کنکاش قرار میدهد.گرایش به سوی رویکرد سیاستگذاری اتحاد راهبردی، مشارکت شرکتهای چندملیتی با اقتصاد ملی و منطقهای است.این امر در راستای توسعه اقتصاد جهانی و افزایش ظرفیت اقتصاد سرمایهداری انجام گرفته است.این مجموعهها توانستهاند شبکههای تولید جهانی را در مناطق در حال توسعه فعال کرده و به این ترتیب،سرمایههای منطقهای را تولید نمایند که شامل موضوعاتی همانند فنآوری،منابع انسانی و سرمایه اجتماعی است.این نکته نشان میدهد که سرمایهگذاری مالی بدون توجه و مولفههای انسانی،اجتماعی، فرهنگی و صنعتی شکل نمیگیرد.کشورهایی که توسعه منطقهای را تجربه نمودهاند،شاهد به کارگیری روشهای سازمانیافتهای در سیاستگذاری توسعه اقتصادی بودهاند.بنابراین،توسعه اقتصادی نخست گام برای توسعه منطقهای محسوب میشود.این رویکرد درکشورهای آسیای شرقی در راستای توسعه صنعتی شکل گرفته است.دومین شاخص توسعه منطقهای را میتوان مشارکت نهادهای اقتصاد بینالمللی با مجموعههای ملی و منطقهای دانست.در این شرایط شبکههای تولید،توزیع و بازار جهانی گسترش بیشتر پیدا میکنند.این شاخصها را میتوان در روند سیاستگذاری توسعه منطقهای در آسیای شرقی مورد ملاحظه قرار داد.
خلاصه ماشینی:
"در این خصوص تئوری دومینو در سیاست بینالملل دهه 1960 میلادی مورد استفاده قرار گرفت و شکلی جدید از دومینوی اقتصادی طراحی شده که میتواند بر سازماندهی نظامهای منطقهای از طریق گسترش همکاریهای مالی و ارتقاء آن به سایر حوزهها در قالب سیاستگذاری اتحاد راهبردی تأثیرگذار باشد(پارسونز،1385:2-320).
گسترش شکلبندیهای اقتصاد منطقهای توانسته است هویتی جدید را برای آسیای شرقی ایجاد نمایند؛هویتی که مبتنی بر تولید،همکاری و مشارکت باشد،زمینههای ایجاد شکلبندی- های اقتصادی و هویت سیاسی جدید را به وجود میآورد که با قالبهای گذشته آن تفاوت دارد.
روند یاد شده نشان میدهد که هرگاه اراده تولید اقتصادی شکل گیرد و این امر از طریق فرایندهای معطوف به اتحاد راهبردی سازماندهی شود،در آن شرایط زمینه برای توسعه منطقهای و همچنین توسعه بین منطقهای فراهم خواهد شد.
تمامی نشانههایی که در روند توسعه اقتصادی کشورهای آسیای شرقی وجود دارد،بیانگر مطلوبیتهای مشارکت در فضای منطقهای-بینالمللی از طریق گسترش همکاری ها با نهادهای اقتصادی بینالمللی و ارتقاء هنجارهای فرهنگی و اجتماعی در حوزه منطقهای میباشد(39:1996 ,enyaP&elbmaG ).
براساس چنین رویکردی نه تنها اتحاد راهبردی در حوزههای فنی و تکنیکی مورد استفاده قرار میگیرد،بلکه باید جلوههایی از پیوند و همبستگی اجتماعی-هنجاری نیز ایجاد گردیده تا زمینههای مربوط به توسعه منطقهای فراهم گردد.
در واژگان تطبیقی اقتصاد سیاسی بینالمللی میتوان حس ایجاد هویت منطقهای را در اروپا،بیش از سایر مناطق مشاهده کرد؛در حالی که آسیای شرقی به صورت منطقه متنوع باقی مانده است که این حس در آن بهگونهای مرحلهای در حال شکلگیری و گسترش است."