چکیده:
صنعتی کارا و بقیه ناکارا میباشند.نتایج این روش نشان میدهد که صنعت انتشار،چاپ و تکثیر رسانههای ضبطشده کاراترین صنعت میباشد.صنعت تولید محصولات فلزی فابریکی بجز ماشینآلات و تجهیزات طبق نتاج هردو روش ناکاراترین صنعت استان یزد مشخص گردیده است.همچنین مقایسه بین نتایج به دو روش حاکی از نزدیک بودن آنها در اغلب موارد دارد.ازاینرو رتبه بیشتر صنایع در هردو روش یکسان میباشد.در ادامه نیز با رتبهبندی واحدهای کارا به بررسی و تحلیل نتایج و چگونگی افزایش کارایی صنایع ناکارا به وسیله صنایع مرجع پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"به منظور اطمینان از اینکه به هیچ وزنی عدد صفر تعلق نگیرد و بتوانیم تمام ورودیها و خروجیها را در حل مدل داشته باشیم،برنامه(2)با استفاده از(به تصویر صفحه مراجعه شود)که معمولا مقدار کوچکی مانند 0/100 و یا 0/1000در نظر گرفته میشود به صورت زیر تصحیح میگردد: (5)(به تصویر صفحه مراجعه شود) مدلی که شرح آن گذشت به CCR ورودی مبنا1معروف است که سیاست آن برای رسیدن یک واحد تصمیمگیری( DMU )ناکارا به سطح پوشش(مرز کارایی)،ثابت نگه داشتن مقدار ورودیها و افزایش تناسب خروجیهاست.
متغیرهای مدل با عنایت به اینکه هدف این تحقیق اندازهگیری میزان کارایی صنایع استان یزد در تولید و بازدهی و سپس رتبهبندی آنها و تحلیلهای مربوط است و نیز با توجه به معیارهای گفته شده در بخشهای قبلی برای تعیین اندازه متغیرهای مورد استفاده در روش DEA سه متغیر ورودی و سه متغیر به عنوان متغیرهای خروجی درنظر میگیریم.
برآورد مدل(روش BCC ) در این بخش نیز همانند بخش قبل و با استفاده از دادههای جدول(1)و تکنیکهای روش BCC به ارزیابی صنایع در استان و تعیین کارا و ناکارا بودن آنها میپردازیم اما در این روش بر خلاف روش CCR فرض ثابت بودن بازده به مقیاس حذف میشود و بازده به مقیاس به صورت یک متغیر( w )وارد مدل میشود تا نشاندهنده مقیاس به صورت افزایشی،کاهشی و یا ثابت باشد که این موضوع نسبت به روش CCR به واقعیت نزدیکتر میباشد.
در این قسمت تنها یک نمونه از مدل BCC را که برای صنعت(1)(صنایع مواد غذایی و آشامیدنی)انجام شده است را میآوریم و بقیه صنایع هم به طور مشابه و با جایگزینی در رابطه اول و دوم نتایج مروبوط حاصل میشود: (به تصویر صفحه مراجعه شود) با اجرای مدل فوق برای هریک از 02 بخش صنعتی،واحدهای کارا و ناکارا مشخص میشوند."