خلاصه ماشینی:
اشاره به اینکه چگونه نیما توانست به سنت استوار شعر فارسی چیره شود و تجددی ادبی ایجاد کند که آن تجدد بتواند بار عظیم ذوق شعری ایرانی را به دوش بگیرد،شرح و بسط قالبهای شعر فارسی بیان تفاوت شعر و نثر مبتنی بر نظریه یاکوبسن، زبانشناس ساختگرای روسی،توجه به وزن که شعر فارسی گذشته را تا حدی دیدار کرده بود،محدودیت اصلی قالبهای شعر فارسی علیرغم تنوع آن در آثار بلاغی و نقد ادبی گذشته، سببهای ثابت ماندن قالب شعر فارسی طی سالهای بسیار،عدم تغییر و تحولات عمیق و پایدار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی تا عهد مشروطه،همه زمینههایی است تا گفته شود که نیما اساس سه پایهء برجستهء شعر کلاسیک را که همان صورت و قالب،زبان و بلاغت استوار ادبی و معناداری است بههم ریخت.
دکتر پورنامداریان در این بخش از کتاب،با ارائهء آمار و ارقام و نمونهها،به اثبات مدعای خویش میپردازد:دربارهء به کار بردن ضمیر جمع بهجای ضمیر مفرد،تقدّم صفت بر موصوف بدون حذف کسرهء اضافه،به کارگیری حرف زاید«به»در جایی که ضرورت و نیاز زبانی نیست،به کار بردن فعلهای مرکب به گونهای که یا خاص شاعر است یا برخلاف روال معهود زبان و ادبیات ماست،کاربردهای خاصی که مخصوص نیماست و دیگر نارساییهای صرفی و نحوی.
اما نیما چرا با زبان اینگونه رفتار میکند؟نیما که گفتیم در نخستین شعر کلاسیک خویش، زبانش دارای فصاحت و بلاغت است؟استاد پورنامداریان میگوید:به این سبب که بتواند بیشترین حس عاطفی معنا را به مخاطب انتقال دهد.