چکیده:
قرآن کریم حاوی آموزههای بسیاری در حوزهء علوم و دانشهای گوناگون از جمله علوم تربیتی و مباحث تعلیم و تعلم با ابعاد گوناگون آن است. در قرآن کریم،مباحث تربیتی گاهی مستقیم و صریح و گاهی غیر مستقیم و اشارهوار و در ضمن داستانها و بیان روابط انسانها با یکدیگر آمده است.مطالب تربیتی قرآن،گاهی در حوزهء معارف و ایمانیات و گاهی در حوزهء احکام عملی و فقهیات ولی عمدتا در حوزهء اخلاقیات اعم از اخلاق فردی و اجتماعی مطرح میشود.در عین حال،گاهی در ضمن برخی داستانها و بیان روابط انسانی در قرآن،نکات بدیع و آموزههای تربیتی در حوزهء مسائل تعلیم و تعلم به چشم میخورد که مایهء شگفتی هر دانشمندی است؛از جملهء این داستانها،داستان موسی و خضر(ع)در قرآن است که آموزههای تربیتی فراوان و نکات ارزشمندی در زمینهء آداب تعلیم و تعلم دارد. در این مقاله ضمن بررسی و تحلیل داستان موسی و خضر(ع)در قرآن،نکات ارزشمند تربیتی و بویژه آداب تعلیم و تعلم مخصوصا وظایف دانشجو در مقابل استاد و متقابلا وظایف استاد در مقابل دانشجو،مورد بحث قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"نکات تربیتی قابل استفاده از این آیه 5-1-علم حقیقی،علم لدنی یا علم غیب است که موسی(ع)برای آن خود را به رنج و مشقت میاندازد و مشکلات و خطر مسافرت و گرسنگی و خستگی و بی خوابی را تحمل میکند و حتی حاضر است روزگاری طولانی و یک عمر، مسافرتش را ادامه دهد تا به آن دست یابد که آدمی از راه حواس و ابزارهای مادی و بشری نمیتواند به آن دست یابد و تنها از راه معلم غیبی و وحی و الهام قابل دریافت است.
موسی به او گفت:آیا(اجازه میدهی که)تو را پیروی کنم بر اینکه مرا از آنچه از رشد(و کمال)آموزانده شدهای،بیاموزی؟ از این آیه کریمه،مفسران قرآن کریم و اندیشمندان تعلیم و تربیت اسلامی، نکتههای بسیاری استفاده کردهاند که سعی میشود به آنها اشاره شود: 6-1-در این آیه موسی خود را تابع خضر معرفی کرده است.
برپایه آیات قرآن در این داستان،دانشجو موظف است برای رسیدن به معلمی آگاه و الهی و تحصیل علم و دانش،مشکلات و سختیهای گوناگون مثل خستگی،بیخوابی،گرسنگی و حتی خطر جانی را تحمل کند تا برای رهایی از گمراهی و رسیدن به رشد،معلمی خبیر بیابد و ار او با کمال تواضع و فروتنی اجازهء پیروی و شاگردی بخواهد و در درخواست و طلب خود،عزمی راسخ و اصرار داشته باشد و شرایط استاد را بپذیرد و از ناشکیبایی و نافرمانی بپرهیزد و از اعمال و رفتار او سؤال نکند تا او خد لب به سخن گشاید یا اجازهء پرسش دهد."