چکیده:
«طراز الأخبار»یکی از تألیفات عبد النبی فخر الزمانی(998-بعد از 1041 هـ.)است که آن را برای قصهپردازان و قصهخوانان تألیف کرده است تا بتوانند به هنگام سخنوری از عهدهء هر نوع توصیفی برآیند.این کتاب، سفینهای است از نظم و نثر فارسی-از عصر رودکی تا نیمهء اول قرن یازدهم که روزگار حیات مؤلف است. ساختار عمومی کتاب بدینگونه است که مؤلف کوشیده است تا سابقهء «قصهء امیر حمزهء صاحبقران»را-که عصر او مشهورترین موضوع سخنوری و قصهپردازی بوده است-بررسی کند و آداب قصهگویی را به تفصیل یادآور شود.در حقیقت نوعی بوطیقای قصهپردازی است در سنت ایرانی سخنوری و نقل قصهها. مؤلف.انواع قصههای موجود را در چهار مقولهء«رزم».«بزم».«عاشقی» و«عیاری»طبقهبندی میکند و کتاب خود را نیز براساس همین طبقهبندی نظم و تربیت میدهد.به این معنی که برای هر کدام از این چهار نوع قصه. وی دوازده«طراز»قائل شده تا بتواند توصیفهای خاص مربوط به آن نوع قصه را در ذیل این طرازها ردهبندی کند. این کتاب یکی از مفصلترین جنگهای نظم و نثر فارسی که در آن تدوین خاصی موردنظر بوده است و محققان تاریخ ادبیات و فرهنگ ما را مراجعه به آن در بسیاری زمینهها.سودمند تواند بود.
خلاصه ماشینی:
"با اینکه مؤلف را به بیاعتنایی به قدما،میتوان متهم کرد اما چنان نیست که همواره ازیشان گریز و پرهیز داشته باشد،در همین فصل در صفت دلیران کارزار از ابو المعالی نحاس چند بیت آورده که بیسار مغتنم است و تا آنجا که به یاد دارم ازین شاعر شعر بسیار کم باقی مانده و اگر او را با ابو المعالی رازی منقول در لباب الالباب6یکی نکرده باشند، بسیار مهم است زیرا بنابر ضبط کتاب کهن نزهتنامهء علایی7،(تألیف شده در نیمهء دوم قرن پنجم)این ابو المعالی نحاس همان کسی است که قصیدهء بسیار زیبای: دیر زیاد آن بزرگوار خداوند جان گرامی به جانش اندر پیوند -که به نام رودکی در کتابهای دورههای بعد شهرت یافته- ازوست،اگر هم سرایندهء آن شعر زیبا او نباشد،بههرحال یکی از گویندگان برجستهء قرن پنجم است اینک شعری که مؤلف ما از ابو المعالی نحاس نقل میکند: سپاهی نه پردل ولیکن همهدل گروهی نه با شر ولیکن همه شر نه آفات گردون در ایشان مؤثر نه پهنای گیتی بریشان مقرر یکایک گذارندهء تیغ و نیزه سراسر گذارندهء درع و مغفر (6)."