چکیده:
از آنجا که حفاری،حفظ و نمایش مناطق باستانی هزینههای هنگفتی میطلبد،این سئوال پیش میآید که چرا یکجامعه باید متحمل چنین هزینههایی شود و چه هدفی را در این رابطه میتواند دنبال کند.به عبارت دیگر به گفته کریستو دوماس*نظریه حفاظت از آثار و مناطق باستانی باید به وضوح توصیف و توجیه شود تا در سیاستهای عمومی،حفاظت از میراث فرهنگی مدنظر قرار گیرد و جامعه از صرف مبالغ بیهوده در این زمینه بپرهیزد.(امید است نظرها و دیدگاههای جدید و خوب این استاد گروه تاریخ و باستانشناسی دانشگاه آتن مورد توجه همکاران ما در دپارتمانهای مرمت،باستانشناسی و مسئولان محترم سازمان میراث فرهنگی و همه علاقهمندان به هنر،تاریخ و فرهنگ این مرزوبوم قرار گیرد تا بتوانیم با بکارگیری شیوههای تازه در استفاده و انتقال این مواریث به آیندگان موفق باشیم.)
خلاصه ماشینی:
"آنها در دو قرن اخیر از حفاری برای بیرون آوردن بسیاری از بناها از خاک استفاده کردهاند،اما این روش تحقیق همانگونه که از نام آن پیداست،شیوهای تخریبی است،زیرا شرایط و محیطی را که مدارک باستان شناسی طی هزاران سال در آن حفظ میشدند،کاملا از بین میبرد.
حفاریهایی که برای کشف یک بنای تاریخی انجام میگیرد،از نظر محیطی بنا را در شرایط جدیدی قرار میدهد و احتمال دارد بقیه بنا نیز از بین برود.
البته حفاریهایی به نام«عملیات نجات» وجود دارند که به منظور حفاظت از بناهای تاریخی یا کسب اطلاعات مربوط به آن، انجام میگیرد و این به ویژه در مورد بناهایی صادق است که احتمال میرود در سطح کم و بیش وسیعی در جریان عملیات بناسازی از بین بروند.
چه چیز را باید حفاری کرد؟عملیات حفاری در کجا انجام میگیرد؟ کسب اطلاعات قبلی از نوع و ویژگیهایی بنایی که قرار است مورد کاوش باستانشناس قرار گیرد،اهمیت بسزایی دارد و میتواند بسیاری از مشکلاتی را که احتمالا هنگام عملیات حفاری به وجود میآید،حل کند.
نخستین و اساسیترین مشکل در این رابطه، نبودن ارتباط میان مؤسسات مختلف اداری است:تصمیمهای اتخاذ شده برای انجام اقدامهای وسیع،از طریق هماهنگی با «سرویس باستانشناسی»-تنها سازمانی که طبق قانون اساسی یونان صلاحیت کشف و حفاظت آثارباستانی را دارد-صورت نمیگیرد.
از سوی دیگر بررسی این آثار به منظور کسب اطلاعات مستند تاریخی در مورد منطقهای که طی هزاران سال در آنجا محفوظ بودهاند،به نحو مطلوبی انجام نمیگیرد و اطلاعات به دست آمده قابل ذکر نیست."