چکیده:
از آنجاکه اعلمیت و بهویژه برخورداری از علم لدنی یکی از مؤلفههای رکنی در اثبات نبوت نبی یا امامت امام است، از اینرو اثبات علم به تأویل برای اهل بیت( از آیات قرآن کریم، تأثیر بهسزایی در ضرورت مرجعیت علمی اهل بیت( بهخصوص نزد اهل سنت دارد؛ چراکه بیشتر علمای اهل سنت اعتقادی به مرجعیت اهل بیت ( ندارند؛ هرچند فضیلت علمی اینان نزد بسیاری از رجال علمی وسیاسی آنان مورد اتفاق است و بر همین اساس برخی از بزرگان اهل سنت نهایت مستفاد از روایات نبوی در فضایل علمی اهلبیت و بهویژه امیرالمؤمنین را مرجعیت علمی آنان دانستند، نه مرجعیت سیاسی. ولی علمای شیعه بر مرجعیت علمی اهلبیت( و علم آنان به تأویل آیات قرآن اذعان دارند. هرچند نزد برخی از آنان دلالت آیات قرآن بر مطلب مذکور تمام نیست، ولی دلالت روایات بر آن قطعی است. در نوشتار پیشرو، درصددیم دلالت آیات قرآن و بهخصوص آیه «و الراسخون فی العلم» بر علم به تأویل اهلبیت را اثبات نموده و به ادله و شبهات کسانی که دلالت آیۀ مذکور بر مدعا را نپذیرفتهاند، پاسخ دهیم.
One of the main parameters involved in proving the prophecy of a Prophet or Imamate of an Imam is being the most aware and having the Divine knowledge; therefore proving the knowledge of the esoteric interpretation for Ahl al-Bait (PBUT) through Quran’s verses has an important effect on their religious authority، especially for the Sunnis. This is because most of the Sunni scholars do not believe the authority of Ahl al-Bait even though most Sunni scholars and politicians agree on the excellence of Ahl al-Bait’s religious knowledge; and on this base، some Sunni scholars believe that Prophet’s narrations about the excellence of Ahl al-Bait’s religious knowledge and especially Imam Ali (PBUT)، is mentioning to their religious authority not political authority. Yet the Shi’ite scholars believe in the religious authority of Ahl al-Bait and their knowledge of Quran’s esoteric interpretation. Some say this may not be proved by Quran’s verses but it is definitely proved by narrations. In this article، I will try to prove their knowledge of Quran’s esoteric interpretation by Quran’s verses and especially this verse “and those firmly grounded in knowledge” : ; I will also answer the questions and refuse the reasons of the ones who reject the indication of this verse.
خلاصه ماشینی:
"نظر صاحب تسنیم استاد اگرچه تمام ادلۀ مرحوم علامه را نپذیرفته است، ولی همانند استاد خود (علامه) دلالت آیۀ محل بحث بر علم به تأویل راسخان در علم (اهلبیت) را نپذیرفته، معتقد است روایات دربارۀ این مسئله دو دستهاند و میان آندو دسته اخبار، تعارض تفسیری وجود دارد و مرجع فصل خصومت و حل تعارض در روایات، ظاهر قرآن کریم است و براساس ظاهر آیه «واو» در «والراسخون فی العلم...
از اینرو، میتوان گفت، ظهور سکوتی نیز موافق با غرض حاصل از واو عطف است؛ یعنی حضرت این مقدار فهماندند که سخنان مردم (اهل سنت) دربارۀ آیات متشابه به غیر علم است، و این بیان امام خود ارشاد به عقل است بر اینکه بهطور حتم در میان مردم کسانی هستند که تأویل آیات متشابه را از روی علم بیان نمایند، و بر دیگران لازم است به آنان مراجعه نمایند؛ زیرا رجوع به تأویلهای ظنی خود و عمل بر طبق آن با وجود راسخان در علم، خلاف حکم عقل است.
از اینرو، به اطمینان، معلوم است که امام در این حدیث یا درصدد نهی از تکلم به غیر علم دربارۀ آیات متشابه بوده و خواسته است نسبت به معانی ناشی از ابتغاء و زیغ قلوب آگاهی دهد، و یا به دلیل تقیة از بیان مصادیق عالمان به تأویل قرآن که همان راسخون فی العلم در آیه است، پرهیز کرد، به این دلیل که در روایات دیگر ـ که در مقام تبیین بودـ تصریح فرمود که «نحن الراسخون فی العلم و نحن نعلم تأویله»."