چکیده:
اخالق دینی مبتنی بر نظام خاصی است که تنها با در نظر گرفتن عناصـر و هدف مشترک معنا نمییابد. بلکه دارای اضـالع سـهگانـهای اسـت کـه افزون بر دو رکن فوق، خاستگاه توحیدی آن نیز باید در نظر گرفته شود. با توجه به اینکه اخالق در کنار احکام عملی و اعتقادات جزء دین است، دین دراینباره کارکردهای گوناگونی دارد که شاخصترین آنها عبارتاند از: ایضاح مفاهیم اخالقی، تعدیل خودخواهی در انسانها، قداستبخشی به ارزشهای اخالقی و اراله هدف غایی برای اخالق. وجه شاخص و ممیزه نظام اخالق دینی بر خدامحوری، معنویتگرایـی، بازگشت به عالم تکوین، اتکا بر عقل، نقـل و فطـرت و دفـاع عقالنـی از اخالق بنابر اصل حسنوقبح ذاتی و اخالقی اسـتوار اسـت کـه از مبـانی اساسی اخالق دینمحور بشمار میآیند.
Religious ethics is based on such a particular system that its totality needs something more than common elements and aim. It requires the monotheistic origin of religion also. Ethics is known to be a part of religion along with practical orders and articles of faith and thereof some functions are to be done by religion of which the most prominent consist in describing ethical concepts، moderating human selfishness، preparing holiness and
final purpose for ethics. The most prominent distinction of religious ethics lies in its Divine base، spiritualism، returning to Divine fundamental laws of creation، relying on reason، narration، human nature and reasonable support of ethics on the principle of ethical and
reasonable virtue and vice; the basic principle of religious ethics.
خلاصه ماشینی:
"(جوادی آملی، 1471: 191) 01 25 فصلنامه علمی ـ پژوهشی اندیشه نوین دینی، س 7، زمستان 90، ش 77 نظـام به جای اطالق عنوان اخالق اسالمی یا اخالق دینی بایـد بـهعنـوان یـ منسجم بر پایههای خاص خود به آن نگریست؛ زیرا اصـطالح نظـام مربـوط بـه جایی است که مجموعهای از عناصر مربوطبههم موجود بوده و بهدنبا کـارکرد حکومـت و هدف خاصی باشند، همانگونه که مجموعه دستگاههای مختلف ی مملکت فعالیت میکننـد، نظـام حکـومتی مـیگوینـد.
(ملکیان، بیتا: 44 و 311) بهتعبیر یکی از اندیشمندان غیرمسلمان بهنام توشیهکو ایزوتسو که پژوهشهای فراوانـی درباره اسالم به انجام رسانده است، قرآن مفاهیم اخالقی را از ساحت اجتماعی و انسـانی آن به تراز دینی میرساند، در این روند ساحت تصور و فرموق درست هنوز همان است کـه قـبال بوده است؛ مرال درخصوص شکر در ایام جاهلی میگفتند، هرگز مقابل نعمت ناسپاسی مکـن! ولی اکنون قرآن در تراز بلندتر و واالتری که رابطه میان خدا و انسان است، ایـن مفـاهیم را بهکار میبرد.
(پترسون، 5371: 299) بهدلیل محدود و ناقص بودن ابزار شناخت انسان، درک او از سعادت، رفاه و خیر نیز درکی محدود و ناقص است؛ ازاینرو، درصورت اکتفا به عقل، حس و یا وجدان در شناخت خیر و شر افزون بر عدم دستیابی به شناخت درست و کامل، بهدلیل صدور احکام متفاوت و گاه متعارض عقل، حس و یا وجدان افراد گوناگون در شرایط مختلف، ممکن است شهوات و امیاق متنـوع 51 35 فصلنامه علمی ـ پژوهشی اندیشه نوین دینی، س 7، زمستان 90، ش 77 نفس انسانی نیز، بر ناکارآمدی این ابزار بیفزاید؛ بنابراین، نظام اخالقیای که سعادت حقیقـی انسان را فراهم میکند مستلزم باالترین شناخت از خیـرات، شـرور، مصـالح و مفاسـد اسـت."