چکیده:
امروزه با لفظ جهانیشدن مفاهیمی چون وحدت اقتصاد و جوامع ملل،اختلاط تمدنها،مبارزه طرفداران ارزشهای گذشته،ادغام شرکتهای تولید و تجاری و بانکها در همدیگر،تغییر سیاستهای گمرگی،افزایش روابط بازرگانی،گسترش روابط فرهنگی و دیپلماسی و دغدغههای کشورهای در حال توسعه که ناشی از جریان جهانیشدن است به ذهن متبادر میشود جهانی شدن زمانی به حال یک کشور مفید خواهد افتاد که آن کشور شرایط لازم را جهت ورود به جریان جهانیشدن داشته باشد.مراحل منطقهای شدن و بین المللی شدن بنگاهها دو مرحله مهماند که آمادگیهای لازم را برای گام نهادن یک بنگاه به عرصه جهانی فراهم میسازند.انقلاب دیژیتال علاوه بر اینکه تعدادی زیادی از نیروهای کم تخصص را زائد و فقیر کرده،موجب افزایش ناگهانی تقاضای نیروهای متخصص با مزدهای بالا و تشدید اختلافات طبقاتی شد.برخلاف نظر کسانی که معتقدند اکثر مشکلاتی که برای ملتها به وجود میآید نتیجه واقع شدن کشورهای آن دولتها در مسیر جهانی شدن است،جمعی از دانشمندان معتقدند که جهانی شدن علت العلل نابرابریها و مقروض شدن کشورهای در حال توسعه نیست،بلکه این روند عقلانی شدن جریان تولید و تحولات سریع فنی و استفاده از ماشین آلات تولیدی هوشمند است که این همه مشکلات و مصائب را برای کشورهای در حال رشد به وجود آورده است.
خلاصه ماشینی:
"همراه با جریان جهانی شدن که خود سه مفهوم دیگر یعنی«بینالملی شدن»1 ،«منطقهای شدن»2 و«محلی شدن»3 را نیز در ذهن متبادر میسازد،فایروتر4 (1989)شمیت5 (1981)و پاوزنبرگ6 (1994)، بارلت7 (بارلت و گوشال،1995)دولفر8 (1991)ماخارتسینا9 (1987)و پرلیتس10 (1995)شاخصهایی را برای بینالمملی شدن یک کشور معرفی کردهاند که اهم آنها بدین شرح است:سطح تولید و فروش در خارج از کشور،تعداد کارگران یک بنگاه در خارج از کشور،تعداد بنگاههای خواهر،میزان سرمایه گذاری مستقیم در خارج از کشور،سهم تجارت خارجی و روابط و تعهدات مالی یک کشور با سایر کشورها و مؤسسات مالی و پولی بینالمللی.
البته ضمن اینکه خواستار چنان سازمان اجتماعی است که در چارچوب آن به کمک توزیع عادلانه مجدد درآمد ملی،نقشی را در کاهش رنجهای بشری به عهده گیرد و ادامه میدهد:گفته معروف جان اف کندی که«سئوال مکن جامعه چه کار برایت میتواند انجام دهد،بلکه از خود بپرس تو چه کاری برای جامعه میتوانی انجام دهی؟»امروزه دوباره مطرح شده است،منتهی یکی از مشکلات مهمی که این نسل متخصص فنآور قرن بیست و یکم فرا راه خود میبیند،علاوه بر عدم وجود مدیران دولتی مدبر،وجود دولتهای رشوهخوار و نادرست است که فساد آنها نیز،پیامدهای شوم جهانی شدن به حساب میآید(ویرت شافت وخه، 2001/2/8).
حتی در کشورهای صنعتی عضو OECD نیز تقاضای نیروی انسانی متخصص رو به افزایش است و این خود نیز دلیلی دیگر بر تأیید نظریهای است که میگوید تحولات فنی و علمی شدن جریان تولید موجب ایجاد تفاوتهای بزرگ در درآمدهای صاحبان تخصصهای بالا از یکسو و کارگران نیمه ماهر و غیر ماهر از سوی دیگر است(بک."