خلاصه ماشینی:
"«میهمان این آقایان»واقعیتهای-تلخ و شیرینی را بازگو میکند-بخشی ازچشمانداز ادب و سیاست معاصر را در خود دارد.
ا. بهآذین)،بازماندهی نسلی بود که همه توش و توان خود را ازمرزهای آرمانخواهی و ستمستیزی عبور دادند و در قلمرو ادبیات و هنر،برای ایجاد حافظهایتاریخی،در روزگاری نه چندان دور،ایستادند،بر بالیدند و بخشی از آنان به خاک افتادهاندو بهآذین،بیگمان حافظهای«نیک»و«بد»آن روزگاران بوده است.
همانطور که گفتیم:بهآذین از سال 1323 وارد قلمروادبیات و ترجمه شده بود و اولین رمانش«دختر رعیت»بود که با مضمونی اجتماعی درفضای ارباب-رعیتی نگاشته شد و گفتنی است که جریان نهضت«جنگل»و تأثیر«انقلاب اکتبر»هم در شکلپذیری و پیکربندی باورهای داستانی وی،اثر چشمگیریداشته بود.
در«میهمان این آقایان»که بهزیور طنزی هم آراسته است،نویسنده یک گرایش چند ماهه را در رندان،به موقعیت داستانمیکشاند و آنچنان شیرین و انسانی بازگو میکند که باتوجه به فضای آن روزگار،مخاطب نیزپیوسته خود را در میان جمع زندانی میبیند و حتی در میان لحظهها و گفتوگوها،حضوریجدی دارد.
نگرش نویسنده به حال و قال زندانیان و وابستگی هریک به دنیاهایی خاص،خود حضوری تماشایی از قلههای سیاسی آن روزگار و دانش و باور زندانیانی که هرکدام،نمایندگی یک نگارش خاص سیاسی را بر دوش میکشیدند و حدیث نفس و فضای شکنندهیزندان از زبان بهآذین به شدت تکاندهنده و پر از حس و زبان شاعرانه است: «آزمایشی دشوار و دردناک،خطری خاموش و مزور.
«میهمان این آقایان»دیداری است از خود تا زندان و یا از زندان تا خود،واین همه را در بسیاری از لحظهها میتوانصید کرد: «و میروم:نه چندان شاد،با سایه اندوهی از ترک دوستان."