چکیده:
جایی که ممکن بود،در ضمن مقاله،بحث را دنبال کردهایم،در مواردی که به قصد کوتاه نویسی این امر میسر نشد،مطالب لازم در توضیحات آمده است.میتوان نتیجه گرفت که تنها حسن پیر نیا یا مشیر الدوله نبود که به"بود تاریخی گذشته ایران پرداخت".بسیاری از آثار تاریخی-از جمله کتاب تاریخ وصاف-با نگاهی دقیق و علمی و تحلیلی به بود تاریخی گذشته پرداختهاند.در این مقاله نمایی از یک حادثهء سیاسی در شیراز قرن هفتم به نمایش گذاشته شده و از نگاه تحلیلی مورد بازبینی قرا گرفته است. با توجه به آن که در آغازین نمونه از کارهای تاریخی معاصر،غیر تحلیلی بودن تاریخنویسی در گذشته،مطرح شده است،نویسنده سعی در اثبات آن دارد که،در صورت روایی بودن تاریخ گذشته نیز،میتوان به تحلیل دست یافت؛به عبارتی،چرایی بسیاری از حوادث در لابهلای نوشتههای تاریخی یافت میشود. متنشناسی تاریخ وصاف،برای ورود به بحث الزامی بود؛در نتیجه،در بخشی از مقاله، طرح شناسنامهء کتاب مورد توجه نگارنده قرار گرفت. هستهء اصلی بحث ما،قتل سیاسی سید عماد الدین است.صفبندی نیرهای سیاسی شیراز در نیمهء دوم قرن هفتم،تابعی است از صفبندی سیاسی تبریز یا اقتدار سیاسی تبریز. مقاطعه کاران دارای نفوذ رد شیراز،به پشت گرمی حامیان خود در دار الملک تبریز،عمل میکردند،در نتیجه،ما سعی کردهایم ابتدا پیش زمینههای قتل سید عماد الدین را در این مقاله روشن کنیم و بعد اصل گزارش را بیاوریم. حوادث پس از مرگ سید عماد الدین عبرتها و آموزههای بسیاری را به همراه داشت.تا
خلاصه ماشینی:
"تحلیل روایت از تاریخ وصاف(قتل سید عماد الدین)1 ذوالفقار رهنمای خرمی عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت معلم سبزوار چکیده: در این مقاله نمایی از یک حادثهء سیاسی در شیراز قرن هفتم به نمایش گذاشته شده و از نگاه تحلیلی مورد بازبینی قرا گرفته است.
در این گزارش،علاوه بر روشن کردن محتوای گزارش تاریخی،میخواهیم بر روشمندی وصاف الحضره در تاریخ نویسی اشاره کنیم و،خلاصه،هدف نگارنده آن است که به زمینههای پیشین و نتایج پسین قتل سید عماد الدین اشاراتی داشته باشد.
تنها نمونههیی از داوری و حضور فکری و اعتقادی نویسنده را در تاریخ وصاف میآوریم: 1-زمانی که ابش با همدستی خواجه نظام الدین بر جان و مال مردم شیراز مسلط شده بود و روز به روز قدرت او الزوده میشد،وصاف در توجیه عمل سید عماد الدین برای رفتن به مرکز قدرت،یعنی تبریز،مینیوسد: و عاقل چگونه از دشمن غافل نشیند فکیف که کار او را در معرض ترقی و مکانت یابد و -------------- روزبروز قدرت و شوکت زیاده بیند(وصاف،ج 2،ص 212) 2-وصاف دربارهء رفترا ریاکارانهء اطرافیان سید عماد الدین نسبت به سید مینویسد: کبر و ریا صفت راندگان حضرت حق است و در جناب کبریا بغایت ممقوت و در رحمت نامهء مجید بر سبیل به تکرار در چند جای اهل نفاق و تکذیب به ویل و ثبور مذکور (وصاف،ج 2،ص 312) 3-بشر علاقهء فراوانی دارد تا عاقبت ستم را به چشم بیند،حکمت ازلی به نوعی پایان بدفرجامی قدرتها را پیوسته در معرض دید حسی و غیر حسی قرار داده است؛اما باور انسان در این مورد قطعی و یقینی نیست."