خلاصه ماشینی:
حسین الهی مروری بر سازمانهای سیاسی و اجتماعی کنیا وجود نیروهای سیاسی در سرزمینهای افریقای سیاه بیشتر پیرامون سازمانهای کارگری دور میزند و ایجاد اینگونه سازمانها از ویژگیهای دوران استعمار در این کشورهاست،کنیا نیز از چنین دایرهای بیرون نیست.
o} حکومت خودمختار،اختلافات نژادی،قبیلهای و مذهبی{o2o}در تمام کشور سایه افکند و باعث بوجود آمدن سازمانهای سیاسی و اجتماعی گردید که ریشههایش در دوران استعمار بوجود آمده بود،ما این تشکیلات سیاسی و کارگری را در دورههای زیر مورد مطالعه و بررسی قرار میدهیم.
در نیمه دوم سال 1935 در ایالت نیانزا{o43o}شخصیتی جدید به نام علی از آزادی خیلی نزدیک افریقاییها خبر داد،که دعوت او آرام آرام جنبه سیاسی به خود گرفت و فرقهای جدیدی در جامعه کنیا به وجود آورد که بعضی از آنها روزبروز اهمیتی بیشتر پیدا کردند.
اگرچه وجود این نوع سازمانها مورد موافقت استعماگران قرار داشت و آنها نیز از عملیات تند سیاسی خودداری میکردند ولی بههرحال موجب {o(49)- ACIRFA TSAE FO NOINU EDART SRUOBAL AL )elatnerio euqirfa'd sruelliavart sed tacidnyS( o} {o(50)- 72:p.
در اوایل 1958 حزب سیاسی جدیدی به نام کیاماکیا مونینجی{o73o} به وجود آمد که استعمارگران فورا به بهانۀ اینکه حزب همان اتحادیه {o(70)- AYBM MOT یکی از رهبران طایفۀ لو بود و جایگاه ویژهای در مبارزه ضد امپریالیستی کنیا داشت و از محبوبیت فوقالعادهای در بین مردم و بخصوص کارگران برخوردار بود ولی ناگهان در پنجم ژوئیه 1969 توسط شخصی به نام ناهاشون اسحق از قبیلۀ کیکویو به قتل رسید.