چکیده:
پس از سرودن خمسه توسط نظامی، بویژه دو اثر مشهور غنایی او؛ یعنی لیلی و مجنون و خسرو و شیرین، بسیاری از شاعران در صدد برآمدند که به تقلید از این آثار منظومه هایی پدید آورند. یکی از این مقلدان، شهاب ترشیزی شاعر سده دوازدهم و آغاز سده سیزدهم است. شهاب دو منظومه غنایی به نام های یوسف و زلیخا و خسرو و شیرین دارد که اولی را به تقلید از جامی و دومی را به پیروی از نظامی سروده است. شهاب در مثنوی خسرو و شیرین به دو منظومه نظامی و برخی از منابع دیگر مثل شاهنامه نظر داشته است. دو منظومه نظامی یکی هفت پیکر است که شهاب در وزن و برخی از شیوه های داستان پردازی، بویژه در «هفت مجلس»، به آن نظر داشته است دیگری به خسرو و شیرین که وی ماجرای عشق خسرو به شیرین را تقریبا نظامی گونه بیان می کند. با وجود این چند تفاوت عمده در مثنوی شهاب با خسرو و شیرین نظامی دیده می شود: 1- وزن: وزن مثنوی شهاب فاعلاتن مفاعلن فعلن یعنی بحر خفیف است و از این جهت به هفت پیکر شبیه است. 2- در شیوه داستان پردازی نیز «هفت مجلس» به شیوه هفت پیکر است. 3- بسیاری از داستان های فرعی در مثنوی شهاب حذف شده و برخی از شخصیت های داستان او نیز با شخصیت های هفت پیکر متفاوت است.
خلاصه ماشینی:
"استعارههای نظامی در وصف شب: چو آمد زلف شب در عطرسایی#به تاریکی فروشد روشنایی برون آمد ز پرده سحر سازی#ششاندازی به جای شیشهبازی (نظامی،1363 ب:47) چو مشکین جعد شب را شانه کردند#چراغ روز را پروانه کردند به زیر تخته نرد آبنوسی#نهان شد کعبتین سندروسی (همان:58) شباهنگام کاین عنقای فرتوت#شکم پر کرد ازین یکدانه یاقوت پرند سبز بر خورشید بستند#گلی را در میان بید بستند (همان:72) فرارسیدن شب در منظومه شهاب: چون زمینای چرخ بدر منیر#ریخت در جام دهر شکر شیر طوطی آسمان چو بیضه نهاد#زاغ شب بال خویشتن بگشاد (ترشیزی،[بیتا]:45) آمدن روز در منظومه نظامی: چو برزد بامدادان خازن چین#به درج گوهرین بر قفل زرین (نظامی،1363 ب:73» آمدن روز در مثنوی شهاب: چون بر افراز چرخ دولابی#گشت تا بنده طشت سیمابی صبحگاهان که خسرو گردون#ریخت بر نطع خاک شب را خون (ترشیزی،[بیتا]:87) 3-سومین مورد این است که شهاب با توجه به روایت شاهنامه قصه ملاقات خسرو با راهب را،که خسرو در حین سفر به روم انجام داد،بهطور مفصل ذکر کرده است (ر.
شهاب ترشیزی را باید یکی از مقلدان نیمه موفق نظامی دانست که اگرچه در منظومه خویش به دو اثر نظامی و برخی دیگر از آثار منظوم فارسی نظر داشته و خواسته است ثابت کند که او یک مقلد صرف نیست،اما این اثر را با هرکدام از دو منظومه خسرو و شیرین یا هفت پیکر و حتی لیلی و مجنون مقایسه کنیم جلوۀ چندانی ندارد."