چکیده:
هدف اصلی این نوشته واکاوی مفهوم علیت تاریخی(علیت میان رویدادهای تاریخی)است.از میان سه نظریهء علیتی که به اختصار بررسی میشوند.نظریهء شرطیهای خلاف واقع مناسبت بیشتری برای کاربرد در حوزهء تاریخ دارد.کاربرد این نظریه در تاریخ،ما را به سمت استفاده از ادعاهای موجهاتی و سرانجام تاریخ مجازی خواهد کشاند.پس از گزارش مختصری دربارهء تاریخ مجازی،به بررسی دو مورد از مهمترین ملاکهای پیشنهادی برای نگارش تاریخ مجازی خواهیم پرداخت.استفاده از قوانین اگرچه ملاکی قابل پذیرش است.اما دامنهء قوانین قابل کاربرد در تاریخ بسیار محدودتر از دامنهء شرطیهای خلاف واقع تاریخی است.ملاک دیگر(اصل حداقل بازنویسی).در شکل فعلی خود ناقص است و نیاز به قرائتی کلگرایانه دارد.در ادامه به بررسی رابطهء تاریخ مجازی و موجبیت تاریخی خواهیم پرداخت.نشان خواهیم داد که حداقل برخی از خوانشهای موجبیت تاریخ مجازی سازگار است.در بخش آخر،به این نکته خواهیم پرداخت که طبق پارهای تحقیقات،ادعاهای علی تاریخی تا حد زیادی تابع ایدئولوژی مورخ است.این نکته ما را به سوی شرطی عمومی برای عینیت تاریخ مجازی رهنمون خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
چگونه میتوان رویدادی شبیه حملهء اعراب به ایران یافت،تا برمبنای آن بتوان به قضاوت در این باب پرداخت که آیا نظام دینی حاکم بر ایران پیش از اسلام،از جمله علل شکست ایرانیان بوده است یا خیر؟ اصولا شباهت میان دو رویداد تاریخی را چگونه باید تعریف کرد و درجهء این شباهت تا کجا میتواند ادامه یابد تا همچنان بتوان اصل قیاس را بکار گرفت؟به نظر میرسد بکارگیری نظریههای عمومیتگرا در تحلیل علیت تاریخی با مشکل روبرو خواهد بود.
این نکته بدان معنا است که اگر چه قوانین عمومی علوم تجربی میتوانند ارزش صدق شرطیهای خلاف واقع علمی را معلوم کنند،اما قوانین عمومی تاریخ (در صورت وجود)چنان اندک هستند که از عهدهء طیف بسیار گستردهء ادعاهای شرطی خلاف واقعی که در تاریخ با آنها سروکار داریم،برنمیآیند.
اما آیا کم بودن قانون عمومی و کلی در تاریخ بدان معنا است که قوانین عمومی و کلی سایر رشتهها نیز نمیتوانند هیچ نقشی در تعیین صدق شرطیهای خلاف واقع تاریخی ایفا کنند؟به نظر چنین نمیرسد.
folk psychology کرد:لازم است میان مقدم و تالی یک شرطی خلاف واقع،ارتباطی محکم برقرار باشد؛به آن معنا که مقدم شرطی در عطف با قانونی جاافتاده تالی را نتیجه دهد(یا حداقل آن را قابل انتظار سازد)، این شرط اگرچه اصولا پذیرفتنی است،اما باید توجه داشت که قوانین موجود برای پیوند مقدم به تالی شرطیهای خلاف واقع تاریخی بسیار محدودتر از گسترهء چنین شرطیهایی است.
الف-قاعدهء حداقل بازنویسی گفتیم که یکی از ملاکهای عموما پذیرفته شده برای شرطیهای خلاف واقع تاریخی آن است که مقدم آنها از«امکان تاریخی»برخوردار باشد.