خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) همانانی که در آغازین سالهای پس از انقلاب،با استعانت از گردونه تاریخ،طیف روشنفکران لیبرال انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاههای کشور را که آموزگار طریقشان،مهندس مهدی بازرگان و ایدئولوگ رهنمایشان،مهندس عزت الله سحابی بود، از مرکزیت انجمن راندند و خود میراثدار فر و شوکت و لبخند روزگار شدند،از پس دو دهه چرخش ایام،به تجربه آموختند،آن گفته معروف هگل را که:"همه رویدادها و شخصیتهای بزرگ تاریخ جهان،دوباره به صحنه خواهند آمد.
" آیا اقتدار مجموعه پرشعب"انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور"به افسانه پیوسته است؟یا به قول انگلیسیها،اشک و عرق و خون بینتیجه نخواهند ماند؟ اگرچه تا پیش از خزان 8531،انجمنهای اسلامی دانشگاههای سرتاسر کشور،سایه به سایه دیگر تشکلهای موجود در دانشگاه در پی تسلط فائقه در دانشگاه و بسط اقتدار سیاسی خویش در طبقات فوقانی حکومت بودند،اما آنگاه که روز شمار میلادی،چهارم نوامبر 9791 را نشان میداد که خشت به خشت دیوارهای افراخته سفارت ایالت متحده در تهران،به دست دانشجویانی که خیلی زود خود را"پیرو خط امام(ره)"نامیدند در نور دیده شد،آنان که با پشت در پشتی عامه و متکی به جانبداری ستونهای اصلی انقلاب توانسته بودند نگاه بیرونیان را به حکومت تازه تاسیس ایرانیان توجه دهند،سخت بیتاب عکس العمل قائد انقلاب در قبال طرح اشغال بودند.
با فرا رسیدن موعد انتخابات و در شرایطی که حاکمیت اسلامی کشور اراده کرده بود همای سعادت را از کرمان پرواز دهد،دفتر تحکیم وحدت پای پوسترهای چهار رنگ محمد خاتمی را که شعار"فردای بهتر برای ایران اسلامی"بپایش بود،امضاء کرد."