چکیده:
در روزهای 21 تا 23 آذرماه 1357 شمسی (اواخر دوران رژیم سلطنتی)وقایع وحشتناک و غیرانسانیای در شهر نجفآباد اصفهان روی داد که انعکاس آن در نقاط مختلف کشور و از جمله در تهران،تکاندهنده و دهشتبار بود.شرح تلفنی ماوقع از نجفآباد به جمعیت دفاع از آزادی و حقوق بشر و کمیته قضایی آن-که نگارنده مسوولیت آن را به عهده (به تصویر صفحه مراجعه شود) داشت-اطلاع داده شد و تقاضای اقدام عاجل در رسیدگی به ان شد.در مشورت با هیات مرکزی جمعیت دفاع و مذاکره با مرحوم مهندس بازرگان، رییس جمعیت مقرر شد که هیاتی مرکز از نمایندگان نهادهای فعال و احتمالا نمایندهای از وزارت
خلاصه ماشینی:
"در جریان سخنرانیهای سرگرد،بارها مامور مذکور و دو سرپاسبانی که حرارتشان از دیگران بیشتر بود، به داخل اتاق هجوم میآوردند و با رکیکترین فحاشیها به آقای نواب صفا وکیل مجلس(نماینده نجفآباد)که گویا روز قبل تلاشی برای بازرسی از شهر به عمل آورده و پس از روبه رو شدن با تهدیدات ماموران به نجار به علت نداشتن امنیت محل را ترک کرده بود و احمد بنی احمد،وکیل مجلس را مورد نوازش و مرحمت قرار میدادند و حتی یک بار یکی از آن دو سرپاسبان به داخل اتاق آمده و با حمله به سمت دکتر متین دفتری و نگارنده ما را تهدید به مرگ کرد.
مامورین آشکار و مخفی شهربانی بین مردم به تجسس پرداخته و به نظر خود،گردانندگان امر را شناسایی و نیز برای ایجاد بهانه و مستمسکی که اقدامات وحشیانه بعدی آنها را توجیه کند،عصر روزن دوشنبه 02 آذر هنگامی که مردم به کلی از شهر خارج شده و به پایان راهپیمایی خود رسیده بودند، مامورین یا چماق به دستهای حمایت شده اقدام به پایینکشیدن مجسمه شاه و همچنین پس از تخلیه اثاث البیت منزل سرگرد ذوالفقاری،رییس شهربانی وقت،اقدام به آتشزدن مقداری از اثاث و لوزام آن خانه کرده و بلافاصله صبح روز سهشنبه 12 آذر این موضوع را شایع میکنند که مردم مجسمه را پایین آورده و منزل رییس شهربانی را آتش زدهاند."