چکیده:
ترسیم میکند. سود خالص و جریان نقدی نوعا مشابه نیستند و روشهای حسابداری مالی موجود عمدتا برگزارش درآمد و هزینههای یک دوره و تعیین سود متمرکز است.بعنوان مثال درحالحاضر فروش نسیه یک دوره مالی جزو درآمدهای همان دوره منظور میشود.درحالیکه واقعا از محل درآمد وجوهی نصیب شرکت نشده است. بخاطر این ویژگیها،تحلیلگران مالی به بررسی جریان نقدی گرایش یافتهاند و برای این منظور به سود خالص دوره اقلام هزینه غیرنقدی نظیر استهلاک را میافزایند.با این حال،در این حالت نیز میزان نیاز به سرمایهگذاری در داراییها جدید به منظور استمرار عملیات مشخص نمیشود. رابطه بسیار نزدیکی بین توانایی یک شرکت در ایجاد وجوه نقد حاصل از عملیات یک دوره مالی و تعیین نیازهای سرمایهای لازم برای دوره بعد وجود دارد و برنامهریزی طرحهای سرمایهای مستلزم بررسی کلیه جریانات وجوه یک شرکت است و صرفا صورت سود و زیان کافی نیست.شکل زیر جریان وجوه را بطور خلاصه نمایش میدهد. هدف مدیرمالی از تأمین داخلی عبارتست از به حداقل رساندن نیاز به سرمایه خارجی از طریق محدود نمودن توزیع سود و تجدید در ساختار داراییها،بگونهای که ارزش شرکت و ثروت سهامداران افزایش یابد.نیل به این هدف تا حد زیادی به رفتار و انتظارات سرمایهگذاران نیز بستگی دارد.در فضای تئوریک و با فرض وجود بازارهای کارآ،یک مدیرمالی دلیلی برای نگرانی در تأمین مالی ندارد زیرا سرمایه خارجی با هزینه معقول در دسترس است.ولی بازارها کاملا کارآ نیستند و مدیران سعی میکنند نیاز به تأمین مالی خارجی را تا حد ممکن کاهش دهند.این مقاله سعی دارد ضمن نگاهی گذرا به طرق تأمین مالی،نکات و موارد مهم در تأمین مالی داخلی را در عین رعایت اختصار،مطرح و بررسی نماید. در اغلب موارد از توان سودآوری بعنوان ملاک ارزیابی عملکرد شرکت استفاده میشود و تحلیلگران سود بیشتر را حمل بر عملکرد بهتر مینمایند.این نتیجهگیری ممکن است صحیح نباشد و معمولا جریانات نقدی تصویر بهتری از عملکرد شرکت
خلاصه ماشینی:
"اغلب شرکتها بدون توجه به ضرورت افزایش سرمایه در گردش و داراییهای ثابت،اقدام به انتخاب نرخ رشد زیاد میکنند و بخاطر عدم جوابگویی تغییر در اقلام سرمایه در گردش،ناچار به مراجعه به بازارهای سرمایه و یا فروش داراییها میشوند و محدودیت احتمالی در دسترس به این منابع شرکت را با مشکل تأمین مالی رشد مواجه میسازد.
براین اساس خواهیم داشت: (به تصویر صفحه مراجعه شود) که در این فرمول: :SG نرخ رشد مناسب :PM حاشیه سود پس از کسر مالیات :P نسبت توزیع سود سهام :DER نسبت بدهی به ارزش ویژه :ASR نسبت کل داراییها به فروش درصورتیکه نرخ رشد فرمول از نرخ رشد مطلوب شرکت بیشتر باشد،مدیر مالی منابع اضافی در دسترس داشته و میتواند برای بازپرداخت بدهی،پرداخت سود بیشتر،افزایش سرمایهگذاری یا افزایش ذخائر مورد استفاده قرار دهد.
2-مدل ارجحیت نقدینگی3 براساس این تئوری بدلیل قطعیت زمان حال،از دیدگاه سرمایهگذاران دریافت سود نقدی بر بازده آتی سرمایه ارجحیت دارد و ازاینرو بازدهی کل تابعی است از نسبت توزیع سود سهام: (به تصویر صفحه مراجعه شود) در این رابطه تابع (f) مثبت بوده به موازات افزایش توزیع سود سهام بازدهی کل افزایش مییابد.
لذا در این مقاله یک مدل ریاضی برای تخمین نرخ رشد مناسب باتوجه به ظرفیتهای مالی شرکت ارائه شده است همچنین دیدگاههای مختلف در خصوص رابطه عدم توزیع سود(بعنوان یک منبع تأمین مالی)و قیمت سهام مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته و در نهایت به امکان فروش داراییهای کمبازده بعنوان آخرین راه تأمین مالی داخلی پرداخته شده است."