خلاصه ماشینی:
"دربارهء معیارهای هنری:در قرن هجدهم میلادی،هنرمند کار خود را برای ارائه به گروه نسبتا محدود و فرهیختهای آماده میکرد که احتیاجات و ذائقههای ایشان تقریبا شبیه هم و همسان بود؛در آغاز قرن نوزدهم جماعت بسیار وسیعتر و جدیدی که سلف مخاطب امروزی وسایل ارتباطجمعی به حساب میآید خواهان جلب توجه بیشتر میشود و این واقعیت،هنرمند را با مسائل جدیدی مواجه میکند که مهمترین آنها عبارت است از:«معیارهای حقیقی»،آن چنانکه گوته در یکی از آثار خود به نام«اگزینایی»اشاره میکند:«در گذشتهها فقط یک نوع سلیقه موجود بود و اینک سلیقهها بسیارند ولی به من بگویید این سلیقهها کجا ارزیابی میشود؟» در مباحث جدید راجع به فرهنگ غالب مسائل مربوط به معیارها اهمیت خاصی دارد و بدون استثناء با مسئلهء تأثیر ذائقهء عمومی بر کیفیت محصولات رایج مرتبط است.
بنابراین،اتفاقی نیست که نگرش ثالثی از پدیدههای جدید کشور پاسکال و منتینی برای اولین بار شکل گرفت و به کار گرفته شد؛این نگرش جدید که ما آن را«نگرش جامعه شناسانه»نام مینهیم،به عبارتی مشخص کنندهء بازگشت به نظریهء مونتینی و روش مطالعهء فارغ از تعصب همهء پدیدههای انسانی است در عین تعلیق داوری اخلاقی؛سنت فکری فرانسویان در زمینهء ارزیابی ایدههای جدید و بررسی نتایج غایی آن و تدوین آن سنت در نهاییترین شکل آن،به تنهایی دلیل این واقعیت نیست که پدیدهء هنر غالب در فرانسه بیش از هر کشور دیگری با روح عینیت فارغ از تعصب مورد مطالعه قرار گرفت بلکه این حقیقت را نیز نباید فراموش کرد که شرایط تاریخی که تحت آن نبردهای اجتماعی و سیاسی قرن نوزدهم با شدت هرچه بیشتر در کشور فرانسه دنبال میشد و در نتیجه جنبشهای عقیدتی موفق به احراز بالاترین درجه برای تبیین خود میشدند نیز نقش مؤثری داشت."