چکیده:
بررسی انگیزه کسانی که در فعالیتهای انقلابی سالهای 1356-57 مشارکت داشتند و رضایت فعلی آنان از وقوع انقلاب،در قالب تحقیقی صورت گرفت که مقاله حاضر،ماحاصل آن است. نتایج تحقیق که به روش پیمایشی با 500 نمونه از افراد 45 سال به بالا که به روش سهمیهای انتخاب شده بودند،صورت گرفت نشان داد که انگیزه 42% مشارکتکنندگان در انقلاب،حفظ ارزشهای اسلامی، 20% نارضایتی از رژیم شاه و 7/3% دستیابی به وضع اقتصادی بهتر بوده است.38% پاسخگویان معتقدند اهداف سیاسی انقلاب بیشاز سایر اهداف آن تحقق یافته و 62% از اینکه انقلاب اسلامی به وقوع پیوسته به میزان زیادی و 20% در حد متوسط راضی هستند.رابطه بین میزان مذهبی بودن با میزان تحقق اهداف انقلاب از دید پاسخگویان و رضایت آنان از وقوع انقلاب هم تأیید شد.
Based on the commitment to the society, awareness and youth, the student movement has always been the source of many intellectual and political changes in contemporary societies. This movement somehow distanced from its thinking traditions and its old causes after the Islamic revolution while it was ideologically unified prior to the revolution. Critical and democratic orientations gradually found their way in this movement and itexperienced a kind of plurality within itself. This paper refers to student movement's history and analyzes its place after the revolution and concentrates on pathology of the movement in Iran.
خلاصه ماشینی:
تأسیس شاخه دانشجویی حزب توده(2231)،سرکوب دانشجویان در 61 آذر سال 2331، انقلاب اسلامی(7531)و تسخیر سفارت آمریکا در تهران از سوی دانشجویان پیرو خط امام (8531)و دهها حادثه تاریخی دیگر،نشانگر اهمیت نقش دانشگاه در تحولات جامعه ایران است و شاید اگر کمی در تاریخ جنبش دانشجویی در ایران تأمل کنیم،میتوان ویژگیهای بارزی را مشاهده کرد.
جنبش دانشجویی به دلیل ساخت فکری و وجود دو عنصر علم و تفکر در آن،خصلتی روشنفکرانه دارد و تأثیرگذار و تأثیرپذیر از جریانات و تحولات سیاسی-اجتماعی است.
(بشیریه،دیباچهای بر جامعهشناسی ایران:041) نیروهای چپ و انجمنهای سنتی در دانشگاه،برای پاسخگویی به پرسشهای جدیدی که حاصل تحولات سیاسی و اجتماعی این دوره است و برای بازسازی فکری،به روشنفکران مذهبی روی آوردند؛روشنفکرانی که خود طی چند سال قبل،تجدیدنظر و بازسازی فکری خویش را آغاز کرده بودند.
این جنبش در فضای تضاد ایدئولوژیک شدید بین اسلامگرایی به عنوان سنت انقلاب اسلامی ایران و گفتمان حاکم بر نظام جمهوری اسلامی از یک سو و گرایشات لیبرالی راستگرا اعماز نوع دینی یا غیردینی آن از سوی دیگر،در خط مقدم این تلاقی،تضاد و تصادم فکری و فیزیکی قرار گرفته و عمل کرده است.
در نتیجهء این وضعیت،ممکن است کمتر به سیاست و سرنوشت خود و جامعه بپردازند و این خطر بزرگی برای جنبش دانشجویی محسوب میشود که بارها به وسیله مقام معظم رهبری نیز مورد تأکید قرار گرفته است.
در پایان باید گفت که این جنبش در جامعه امروز ما،بیشاز آن که ماهیت فرهنگی- اجتماعی داشته باشد،بار مطالبات سیاسی را بر دوش میکشد و بیشاز آن،جریانی سیاستزده است.