چکیده:
با افزایش قیمت نسبی انرژی،انتظار بر کاهش میزان استفاده از آن و جایگزین کردن سایر نهادها با نهادهی مذکور میباشد که در انجام این فرآیند میزان جایگزینی بین نهادهها و سرعت جایگزینی دارای اهمیت خواهد بود.برای این منظور تابع تولید کشش جانشینی ثابت دو مرحلهای پویا برای کارگاههای بزرگ صنعتی(بیش از ده کارکن)با استفاده از مشاهدات دورهی (1386-1346)برآورد شده است.این برآوردها نشان میدهد که سرمایه و انرژی رابطهی مکملی و نیروی کار رابطهی جانشینی با هردو عامل تولید(سرمایه و انرژی)دارد همچنین سرعت جایگزینی نیروی کار به انرژی(54%)نسبت به سرعت جایگزینی نیروی کار به سرمایه (42%)بالاست. از سویی بررسی عوامل تعیینکنندهی تقاضای انرژی(قیمت انرژی و تولید)در دورهی قبل و پس از افزایش قیمت واقعی حاملهای انرژی،حاکی از کمرنگ شدن نقش تولید و پررنگ شدن نقش قیمت در توضیح تغییرات میزان مصرف انرژی در دورهی افزایش قیمت انرژی است، لذا افزایش قیمت انرژی در بلندمدت با بالا بردن کشش قیمتی و جایگزینی،سبب انعطاف بیشتر تولیدکنندگان در جایگزینی عوامل(نیروی کار به انرژی)شده و اشتغال را افزایش میدهد.
خلاصه ماشینی:
"در این مطالعات سرمایه و انرژی باهم و عامل نیروی کار بهصورت جداگانه آورده شده است،اما طبق نظریات ساتو،عامل تولید جدا شده،بایستی دارای کشش جانشینی کمتری نسبت به دو عامل دیگر باشد(که فرض اساسی تابع تولید میباشد)،با این فرض،ساتو نهادههای سرمایه و نیروی کار را باهم و مواد اولیه را بهصورت جداگانه در تابع CES تعمیم یافته در نظر میگیرد،ازاینرو لازم است قبل از دستهبندی متغیرها،کششهای جانشینی برای هرجفت از عوامل برآورد شده و سپس دستهبندی عوامل براساس مقادیر تخمینی از کششهای مذکور انجام پذیرد.
از سویی توجه به این امر که بیشتر تکنولوژیها در بخش صنعت و بهخصوص در کارگاههای بزرگ از کشورهای خارجی در سالهای گذشته تأمین شده و در حال حاضر شاخص شدت انرژی در ایران(مصرف نهایی انرژی تقسیم بر تولید ناخالص داخلی)بر اساس برابری قدرت خرید ارز،بعد از ونزوئلا و شوروی سابق بالاترین بوده و چهاربرابر متوسط جهانی است،نشان میدهد که در صورت تداوم سیاست افزایش قیمت حاملهای انرژی،در بلندمدت،تکنولوژی مورد استفاده در سایر کشورها که انرژی کمتری را مصرف میکنند و از سایر نهادهها(بهخصوص نیروی کار)بیشتر بهره میبرند،جایگزین تکنولوژیهای حاضر در صنعت کشور شده و ضمن اصلاح الگوی مصرف،اشتغال را افزایش دهد.
کششهای جانشینی برآورد شده(به تصویر صفحه مراجعه شود)، (به تصویر صفحه مراجعه شود)حاکی از امکان جایگزینی نیروی کار به انرژی و سرمایه است که این امر با توجه به ضریب تعدیل بالای انرژی(45%)نسبت به سرمایه(24%)،قیمت پایین انرژی از یکسو و امکان خروج سرمایه با افزایش قیمت آن(هزینهی استفاده از آن)و در نتیجه کاهش اشتغال از سوی دیگر،جایگزینی نیروی کار به انرژی را بیشتر مورد تأکید قرار میدهد."