چکیده:
یکی از معضلات مهم شهرها و روستاهای ایران،شمار روزافزون زنان بیکار،به ویژه زنان تحصیل کردهی در جستجوی کار و متعاقب آن،کاهش سطح تولید و بهرهوری،افت درآمد سرانه و رفاه است.این مطالعهی تطبیقی، بر پایه آمار جمعیتی سال 1385(2006)و مشاهدات و مصاحبههای انجام شده در سالهای 2010-2011 شکل گرفته است.مقاله با هدف ترسیم دورنمایی از جنبههای مثبت و فرصتها برای کارآفرینی و کاهش بیکاری زنان شهر تهران و مونترال،و اینکه؛تاثیرپذیری اشتغال زنان عمدتا از چه عواملی است؟و فرضیه منطبق با آنکه:نظام آموزشی و فرهنگ کار،علل مهم تفاوت ساختاری در اشتغال زنان مونترال و تهران است،شکل گرفته است.به این ترتیب،فرضیه،بر تفاوت عمیق میان دو سیستم آموزشی کارمحور و تخصصگرا در مقابل مدرکگرا و در نگرش و تلقی از کار و اشتغال،تاکید دارد.نتیجه اصلی این پژوهش:تایید فرضیه،یعنی وجود ساختار آموزشی حرفه و کارمحور شهر مونترال سبب اشتغال بالای جمعیت،به ویژه زنان در مقایسه با شهر تهران شده است.از دیگر نتایج مهم این مطالعه برای مدیریت شهری به ویژه در تهران:ضرورت ایجاد و گسترش نظام آموزشی مبتنی بر کسب مهارت،حرفه و سواد کاربردی برای همه افراد؛نظام حقوقی و قانونی روشن؛شفاف و قطعی در اجرای ضوابط و قوانین مصوب در زمینه اشتغال همه افراد؛فضای فرهنگی حفظ کرامت و اعتبار انسانی صرف نظر از جنس،و تهسیل کننده اشتغال برای همه انسانها و سیستم اقتصادی و مالی پویا،کارآمد و باثبات،همراه با تشویق و تسهیل منجر به تولید شغل و کارآفرینی زنان شود.این مجموعه میتواند در نهایت،از بروز تخلفات و موانع متعدد کاسته و بستر مناسب برای کاهش بیکاری و ارتقاء موقعیت اقتصادی-اجتماعی زنان در جامعه شهری ایران فراهم نماید.
خلاصه ماشینی:
"در مونترال با همهتوسعه اقتصادی و اجتماعی،بازار کار زنان با تحصیلات عالی بالاتر از دکتری،به دلیل اینکه باید دستمزد برابری با مردان با همین رتبه علمی و تحصیلی دریافت کنند، کساد یا در اغلب موارد،اشباع شده؛در حالی که بازار کار زنان و دختران با سطح تحصیلات پایینتر و حتی با حداقل سواد،در مشاغلی مانند خدمتکار خانگی، بسیار پررونق است(مصاحبههای انجام گرفته با کارکنان مرکز اجتماعی کارگران مهاجر در مونترال 9، شهر مونترال،1102 و Women and the EI (Program, 01.
ca همانطور که جدول 1 نشان میدهد،بین تعداد و درصد جمعیت زنان واقع در سن فعالیت و اشتغال دو شهر تفاوتهای زیادی وجود دارد از جمله:جوانتر بودن جمعیت زنان در شهر تهران،کاهش چشمگیر آنها در اوج سنین فعالیت و اشتغال(04-95 سال)و در مقابل،شمار بیشتر جمعیت زنان در سن فعالیت و همچنین کهولت در شهر و منطقه کلانشهری مونترال است؛این درصدها،از یک طرف گویای شرایط کاملا متفاوت اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی و از سوی دیگر،اثرات و نتایج مهم اقتصادی و اجتماعی این ساختار و ترکیب جمعیتی است.
4-نتیجهگیری این مقاله،حاصل مطالعهای تطبیقی راجع به موقعیت زنان شاغل در بازار کار شهرهای مونترال و تهران،با تاکید بر شاخصهایی مانند توزیع جمعیت زنان در سن کار،بر حسب موقعیت عمده فعالیت (شاغل،بیکار و غیر فعال)،نرخ مشارکت زنان در بازار کار،نسبت زنان شاغل به کل جمعیت زنان در سن کار،نرخ بیکاری زنان،اشتغالبخشی(کشاورزی، صنعت،خدمات)،اشتغال غیر رسمی اشتغال پاره وقت،تواناییها و مهارتهای تحصیلی،آموزشی نیروی کار و با اهدافی از جمله،بررسی عناصر و عوامل ساختاری موثر بر ترکیب اشتغال که در شهرهای مختلف جهان،مراتب متفاوت دارند؛و ترسیم دورنمایی از این ساختارها،برجسته کردن جنبههای مثبت و منفی آنها برای یافتن راهکارهای ایجاد و تقویت فرصتهای شغلی،از اینرو، کاهش روند بیکاری در جامعه ایران است."