خلاصه ماشینی:
"نگاهی به وضعیت اخلاقی عصر امام سجاد علیه السلام از اواخر خلافت عثمان(سال سیام هجری)به بعد طیف جدیدی از اشراف در جهان اسلام به وجود آمدند،که با درآمدهای فراوان از خزانهء دولت و بخششها و هدایای خلفا شروع به مالاندوزی کردند،در نتیجه این زندگی پر از تجمل، رهآوردی چون دنیاگرایی و لوازم آن را در پی داشت،ازاینروی افراد راحتطلب،با رقابت شروع به خرید کنیزکان و غلامان کردند،و البته خرید کنیزکانی که اهل موسیقی و آواز بودند،در اولویت قرار داشتند.
1 و یا نقل کردهاند:کنیزی نزد قاضی مدینه«محمد بن عمران تیمی»آواز خواند،او گوش داد،و چنان تحت تأثیر آن قرار گرفت که بدون توجه به کفش،آن را از شدت شادی به گوش خود آویخت،شروع کرد چهاردست و پا راه رفتن و کنار گوشش را-در حالیکه کفش آویزان بود-با دست گرفته بود و میگفت:مرا راهنمایی کنید که من یک شتر فربه هستم!راه مرا باز کنید،که من شتر فربهم!»2 مدینه پر از زنان آوازهخوان شده بود و آنها نقش فعالی در آموزش غنا به دختران و پسران و گسترش آوازخوانی و اشاعهء بیبندوباری داشتند و به حق جای تأسف است که مدینهء پیامبر صلی الله علیه و اله در عصر اموی مرکز خوشگذرانی شده بود،در صورتی که امید میرفت مرکز تمدن و فرهنگ دینی و منبع انتظار تفکر اسلامی در جهان باشد.
3 دربارهء منشأ این فرقهء کلامی-که در دوران امام سجاد علیه السلام فراگیر بوده است-اطلاعی در دست نیست؛ولی «ابن ابی الحدید»در ارزیابی این مذهب از لحاظ دینی-سیاسی،به نقل از استادش«ابو عبد الله اسکافی» (وفات 042 ق)مینویسد:نخستین کسانی که به ارجاء محض قائل شدند،معاویه و عمرو عاص بودند؛ زیرا معتقد بودند که با وجود امیان، معصیت زیان ندارد."