چکیده:
با روی کار آمدن حکومت صفوی به عنوان مهمترین حکومت شیعی ایرانی،فضای فکری و فرهنگی ایران به کلی متحول شد.شاهان صفوی که عمدتا در کنار جایگاه سیاسی،خود را رهبر دینی نیز میدانستند در گسترش اندیشه تشیع بسیار کوشیدند و گاه کار را به افراط کشاندند.بروز این تلاش را میتوان در جایجای آثار علمی این دوره نیز یافت؛بررسی آثار فارسی علامه مجلسی به عنوان اصلیترین چهرهء دینی این دوره از دریچهء سبکشناسی به روشنی گویای این امر است. مؤلفان در رویکرد سبکشناسانه به آثار فارسی به نتایجی دست یافتهاند.سطح فکری:بسیاری از مفاهیم مطرح شده در میان فرق اسلامی مانند حسن و قبح افعال،رؤیت خدا،جبر و اختیار و...نیز با نگاهی شیعی در آثار مجلسی دیده میشود.سطح زبانی:با توجه به اقتضای حال مخاطب عامی،مجلسی غالبا زبانی ساده و گاه عامیانه را برمیگزیند.کاربرد فراوان صرف و نحو عربی حکایت از نفوذ بیش از پیش زبان عربی در فارسی دارد.سطح ادبی:برخلاف پیچیدگیهای لفظی رایج عصر صفوی،مجلسی آگاهانه و با توجه به موضوع آثار خود زبانی خالی از آرایههای ادبی برمیگزیند؛بسامد کم کاربرد صنایع لفظی و معنوی گواهی بر این مدعا میباشد.
خلاصه ماشینی:
"اشعری میگوید:«معنای حقیقی کسب این است که چیزی از روی قدرت محدثه پدید آید و این چیز برای کسی که قدرت او آن را پدید آورده است کسب است»(همان:5-423) شیعیان با استناد به روایتی نظیر این سخن امام جعفر صادق(ع)«لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین»(کلینی رازی 2931 ق ج 1:892)حد واسطی بین جبر و اختیار قائل شدند آنان عمل مردم را به لشکریانی تشبیه میکردند که فرماندهء لشکر آنها را به جنگ وامیدارد و آنان به اختیار خود دستور فرمانده را اطاعت میکنند.
(حلی 8931:124) نظر مجلسی به برخی از علمای پیش از خود نزدیک است آنان نیز به حسن و قبح افعال معتقد بودند و به عقل عملی اعمال را نیکو یا زشت میشمردند و حکمت عملی نزد آنها عبارت از علم اخلاق و تدبیر منزل و سیاست مدن بود.
مجلسی این حدیث را از احادیث جعلی دانسته و در اینباره نوشته است: «آنچه حضرت پیامبر(ص)فرمودهاند از پشمپوشی منشأ لعن ایشان همین نیست بلکه چون آن جناب به وحی الهی میدانستهاند که ایشان شرع آن حضرت را باطل خواهند کرد و اساس دین آن حضرت را خراب خواهند نمود و در عقائد به کفر و زندقه خواهند شد و در اعمال ترک عبادت الهی کرده،به مخترعات بدعتهای خود عمل نموده،مردم را از عبادت باز خواهند داشت؛لعن ایشان فرموده و این هیأت و لباس را علامتی برای ایشان بیان فرموده که به آن علامت ایشان را بشناسند."