چکیده:
حراج نوعی فروش است که به موجب آن فروشنده یا قائممقام قانونی او،مالی را به مردم در مدت معین با بهای مشخص با رعایت نظامات خاص دولتی و عرفی عرضه میکند،با پیوستن خریدار در جلسهی حراج به ایجاب فروشنده تراضی حاصل و معامله واقع میگردد.شیوع حراج بنا به مقتضیان اقتصادی و اجتماعی با وصف تحولات تجاری به گونهای است که بیشتر اشخاص خواسته یا ناخواسته در آن شرکت میکنند. تمام اعمال حقوقی بر پایهی حکومت اراده استوار هستند،نظر به اینکه حراج نیاز به دو اراده دارد از شمول ایقاع خارج و عقد محسوب میگردد این نوع فروش عقدی است لازم،معوض و تملیکی و از قواعد ویژگیهای خاص آن حضوری،قطعی،نقدی بودن ثمن و رعایت تشریفات است. در این نوشتار تلاش شده تا حراج به پایهی قوانین و عرف که تمام کاستیهای موجود را در زمینهی شیوه،ارکان و نحوهی اجرا و شرایط حراج به عنوان قواعد تکمیلکننده پوشش میدهد،بررسی و تبیین گردد.
خلاصه ماشینی:
"برخی دیگر با نگاه و مبنای عرفی فروختن چیزی با قیمت پایینتر از قیمت اصلی به تعریف حراج پرداختند هرچند تعریف اخیر نیز مبنای قانونی دارد،اما فهم عرف از حراج مفهوم پیشین را به عنوان حراج میداند،چون در فروش کالا به بیشترین بهای پیشنهادی همان مقررات مزایده جاری میشود،اینک فهم عرفی را در تعریف حراج ملاک قرار میدهیم و در شرح زیر به تعریف حراج میپردازیم: حراج نوعی فروش است که به موجب آن فروشنده یا قائممقام قانونی او مالی را به مردم در مدت معین با بهایی مشخص-به گونهای که بهای معین از قیمت متعارف بازار کمتر است-با رعایت مقررات خاص و نظامات دولتی و عرفی عرضه میکند با پیوستن خریدار و ارائه قبولی خرید،تراضی واقع و معاملهی حراج کامل و تمام است.
اما نباید از نظر دور داشت که در حراج موضوع قانون و آییننامه نظام صنفی ثمن کالا معلوم است،در این صورت فروشنده معین،ایجاب او معلوم و مشخص و قاطع و بهای کالا که همان 01 یا 51 درصد از قیمت متعارف بازار کمتر است و صرفا به خریدار نیاز هست که قبولی را اعلام کند تا عقد واقع شود،بنا به این جهت وقتی در مزایدهی کتبی و شفاهی که بها و خریدار معلوم نیست-صرف نظر از گروهی که معتقد به ایجاب و قبول جداگانهاند-نیاز به ایجاب و قبول جداگانه ندارد،در حراج موضوع قانون نظام صنفی به طریق اولی نیاز مجدد به ایجاب و قبول ندارد."