چکیده:
نظام های اخلاقی غالبا برای تامین سعادت انسان و لذت بخشی به زندگی او تعریف می شوند؛ گرچه برخی با به چالش کشیدن غایت انگاری، وظیفه گرایی را شعار خود می دانند و به نتیجه نظام اخلاقی خود نمی اندیشند.
این پژوهش، نظام اخلاقی قرآن کریم را از حیث غایت مداری یا وظیفه گرایی، اتکای بر عقل و اطلاق یا وابستگی به جعل ناشی از اراده الاهی بررسی می کند و این نظام را بر مشخصات مولفه های نظام اخلاقی برتر تطبیق می دهد. نسبت گزاره های اخلاقی را با عقل، فطرت، وحی، جهان بینی و عقائد انسان ها مشخص می کند و دیدگاه اسلام را در مورد مسئله مهم نسبیت در اخلاق روشن می سازد و در پایان نمونه ای از نظام اخلاقی مورد نظر قرآن کریم را با توجه به آیات ارائه می دهد.
خلاصه ماشینی:
"اگر قرآن به نام خدای رحمن و رحیم آغاز میشود،آغاز به نام صاحب ارزش،بهگونهای چند جانبه،رد نسبیت را فریاد میزند،زیر چرا باید آغاز به نام یک صاحبارزش باشد؟ارزش چیست؟اصولا چرا رب،رحمن و رحیم،ارزش است؟چرا فقط خدا،رحمن و رحیم است؟آیا همه افراد با همه کارهایشان میتوانند رحمن و رحیم باشند؟!آیااین صفات مثل همه مفاهیم اخلاقی،نسبیاند؟ در سوره حمد آیا مفاهیمی همچون پروردگار جهانیان و احراز نامحدودترین ملکیتهادر روز جزا و انحصار عبادت و استعانت در خدا و اعتراف به وجود راه هدایت و ضلالت بانسبیت مفاهیم اخلاقی و ارزشی سازگار است،یا با اطلاق آن؟!آیا مفاهیمی مانندتردیدناپذیری قوانین قرآنی،هدایتگری این قوانین و تأثیر آن در انسانهای منطقگرا(متقی و فاقد تعصب جاهلی)که در ابتدای سوره بقره به آن اشارهشده است،میتواند بااعتقاد به نسبیت تفسیر گردد؟یا فقط با اطلاقگرایی توجیهشدنی است؟ اکثر خطابات قرآنی به صیغه جمع است و بارها با کلمات تأکیدی همانند:جمیعا،اجمعین،کل،الف و لام استغراق،گسترۀ عمومی و اطلاق پذیرفته است و در مواردی کهخطاب به شخص پیامبر صلی الله علیه و آله یا فرد دیگری بوده است،کارشناسان و مفسران آیات واصطلاحات قرآنی،الغای خصوصیت کردهاند و بهعنوان خطاب کنایی و کتاب هدایتبودن قرآن کریم،پیامهای آیات را شامل همه انسانها و زمانها دانستهاند."