چکیده:
در مطالعه حاضر ارتباط بین سه سبک دلبستگی:ادراک دلبستگی کودکی،دلبستگی بزرگسال و دلبستگی به خدا در جامعه اسلامی بررسی شد.193 دانشآموز دبیرستانی به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و مقیاسهای سبک دلبستگی به خدا(روات و کرک پاتریک، 2002)،سبکهای دلبستگی بزرگسال(هازان و شیور،1987)و ادراک دلبستگی کودکی به هر والد(هازان و شیور،1986)را تکمیل کردند. نتایج وجود همبستگی مثبت بین دلبستگی ناایمن به والدین با دلبستگی ایمن به خدا را نشان دادند.کیفیت ارتباط با خدا و دلبستگی به والدین به بحث گذاشته شد.
خلاصه ماشینی:
"کرک پاتریک(9991 نقل از کاسیدی و شیور)،بر این باور است همانگونه که دلبستگی بزرگسال و مذهب با یکدیگر مرتبطند بین ادراک دلبستگی دوران کودکی و اعتقادات نوجوان به خدا نیز رابطه وجود دارد.
برمبنای پژوهش مین1، کاپلان2و کاسیدی3(5891 نقل از کرک پاتریک و شیور، 2991)افرادی که اخیرا دلبستگیهای ایمن با همسر یا شرکای جنسی خود برقرار کردهاند و سبک دلبستگی آنها نیز نسبت به والد ناایمن بوده است،کسانی هستند که الگوهای روانی آنان مورد بازسازی قرار گرفته است.
اما پژوهش حاضر نشان داد بین دلبستگی اجتنابی و دوسوگرای نوجوان با دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا نسبت به خدا رابطه مثبت معنادار وجود دارد، که در تأیید فرضیه مطابقت بین سبک دلبستگی بزرگسال و خدا است.
این یافته همچنین موید نتایج مطالعات کرک پاتریک و شیور(2991)و استراهان1(1991 نقل از کاسیدی و شیور،9991)است که نشان داد بزرگسالان ایمن خدا را بیشتر مهربان و کمتر غیر قابل دسترس،دور و کنترلکننده توصیف کردند همچنین بزرگسالان ایمن بهطور معنیداری بالاترین سطح تعهد مذهبی را نشان دادند و بزرگسالان ناایمن به خدا نیز نسبت به گروه ایمن کمتر به خدای مراقبکننده و بیشتر به خدای تنبیه- کننده اشاره کردند.
نتایج مطالعه شهابیزاده(3831)نیز نشان داد نمره دلبستگی ایمن به خدا در بزرگسالان دلبستهشده ایمن به والد نسبت به افراد ناایمن بهطور معنیداری بیشتر است.
در این مطالعه برخلاف انتظار بین ادراک دلبستگی ناایمن بخصوص دلبستگی دوسوگرا نسبت به والد با سبک دلبستگی ایمن به خدا رابطه منفی معناداری بدست نیامد."