خلاصه ماشینی:
"&%02832OHKG028G% رژیم پهلوی به استناد اسنادساواک و روشنفکریوابسته به این رژیم،بهاعتبار اینکه جلال روحیحقیقتو و جستوجوگرداشت تلاش میکردند ویرا فردی احساساتی و بهلحاظ سیاسی دارای عدمثبات و پشتکار معرفینمایند که همواره نسبت بهنظام(شاهنشاهی)و جامعهایران،بدبین بود و جنبههایتند انتقادی و بعضا انقلابیداشتاما فصل دوم این نگارش به مقاله دوم جلال با عنوان«نامه یک دوست ایرانی فرنگ نشسته»1برمیگرددکه در سوم تیرماه 1346 در هفتهنامه دنیای جدید بامدیر مسئولی سیروس طاهباز با نسخی محدود چاپشد ولی به دلیل جمعآوری نسخ و توقیف هفتهنامهتوسط ساواک،مقاله دیگر چاپ نشد و بعدها نشرابورشاد قم با توجه به موضوع،خود عنوانی با نام«اسراییل،عامل امپریالیسم»را انتخاب و مقالهمذکور را چاپ و منتشر نمود.
چهار سال بعد از سفر او و باگذشت زمان و مخالفتهایحضرت امام،مردم و روحانیون بااسراییل در کنار شناختشناسیخود جلال نسبت به اسراییلرویکردی انقلابی نسبت بهاسراییل به وجود آمدبه عبارت دیگر با این بیان جلال،میتواندریافت که در پایان سفر او،آن مطالعات ومقالههایی که به همراه خلیل ملکی و حسینملک نوشته بودند و به قول جلال مترجماننشریات اسراییلی به فارسی شده بودند به یکبارهدور ریخته شد و آن بهشتی که جلال برایخود از سیستم زندگی در اسراییل(کیبوتص)ساخته بود،به یکباره فرو ریخت و به این نتیجه رسید که کیبوتص طبلی تو خالیاست و محیطی سربازخانهای و اشتراکی بر آن حاکم است؛ضمن اینکه کیبوتصوضعیت پایداری نبوده و مرحلهای گذار برای استقرار رژیم صهیونیستی میباشد.
بنابراین باید به عنوان یک ایرانی به جهانیان اعلاهمکتنم که ملت ایران با روش کنونی دولت خود در قبال اسراییلموافق نیست و حساب دولت از مردم جدا است چه روزی کهجهودکشی شروع شود به طوری که بهاییکشی هم شروعخواهد شد؛باید روزنه نجاتی برای مردم ایران وجود داشتهباشد؛زیرا حیات امپریالیسم غرب در گرو نفت خاورمیانه استو اگر یک ماه نفت به آنها نرسد ناگزیرند به خواستههای اعرابتن دهند و آن وقت دست از حمایت اسراییل برخواهند داشت واین ساخته استعمار آماج انتقام و احقاق حق اعراب قرار خواهدگرفت."