چکیده:
هند یکی از بزرگترین شریکان تجاری ایران در دورهء صفویه به شمار میرفت و حجم عظیمی از کالاهای بومی و غیربومی میان دو کشور مبادله میشد.بسیاری از بازرگانان و عناصر فعال دو کشور در بنادر،شهرها و مراکز تجاری یکدیگر مستقر شده و چرخهء عظیم از دادوستد را به وجود آورده بودند.ازاینرو،با توجه به جایگاه مهمی که هندوستان در اقتصاد ایران داشت،بررسی چند و چون روابط تجاری دو کشور در این دوره،از اهمیت بسیاری برخوردار است. از آنجا که روابط بازرگانی میان دو ملت،تا حدی متأثر از شیوه تعامل سیاسی کشورهایشان است و از سوی دیگر،بخش مهمی از توسعهء تجارت به زیرساختهای اقتصادی بازمیگردد،این مقاله میکوشد در بازشناسی روابط سیاسی دو کشور،به بازتاب کارکرد بنادر،راهها،حمل و نقل و نقش اقوام و اقشار فعال در چرخه تجاری دو کشور بپردازد.این نوشته در بخشی دیگر،به ابعادی از بازرگانی دو کشور،مانند چگونگی کالاهای مبادلهشده،حجم صادرات و واردات و ارزش آنها،وضعیت پولی و موازنهء بازرگانی و اینکه چه علل و عواملی در توازن تجاری ایران و هند مؤثر بودهاند پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
"مسئله قندهار در دورهء صفویان،از مهمترین عوامل اختلافات سیاسی میان ایران و هندوستان به شمار میرفت؛زیرا این ایالت مرزی،هم به لحاظ اقتصادی(چون بر سر راه بازرگانی ایران و هندوستان و آسیای میانه قرار داشت)و هم به لحاظ نظامی(به دلیل داشتن استحکامات نیرومند)برای هردو کشور دارای اهمیت بود و هریک سعی داشت تا آن را به تصرف و تملک خود درآورد.
در آغاز کار صفویان نیز جوزافا باربارو جهانگرد ونیزی که از هرمز دیدن کرده بود، شاهد رفتوآمد بازرگانانی از هندوستان و ایران بود که در آنجا به تجارت مروارید و ابریشم و ادیه مشغول بودند(سفرنامههای ونیزیان،1831:6-59).
علاوه بر آنچه گفته شد،منابع این دوره،مجموعهء دیگری از علل و عوامل را برشمردهاند که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بر روند پولی و تجاری خارجی کشور تأثیر نامطلوب داشتهاند:انباشتهشدن پولهای کشور در خزانه و نبود سرمایهگذاری و گردش آنها،پراکندگی مراکز ضرب سکه و نبود نظارت دقیق بر آنها،رواج سکههای تقلبی به ویژه در دورهء شاه سلیمان(کمپفر،3631:5-46)،کوتاهی دورهء سلطنت برخی از شاهان صفوی که در نتیجه سکههای آنان ذوب و با نام و نقش جدید ضرب میشدند،کوتاهی مدت اعتبار سکههای مسین معروف به غاز بیگی که پس از یک سال جمعآوری و ذوب میشدند،فقدان یک نظام پستی و بانکی آنچنانکه شاردن اشاره میکند که در اروپا رواج داشته است(شاردن،0531،ج 4:2-173)،توقف واردات پول و فلزات قیمتی از جانب عثمانی به دلیل تحریمهای متناوب آن کشور،نبود معادن طلا و نقرهء کافی در کشور و...
در مقابل،رفتار سیاسی-اقتصادی ستیزهجویانهء همسایهء غربی،یعنی عثمانی که موانع زیادی را برای صادرات ایران به غرب ایجاد کرده بود، موجب توجه بیشتر تجار ایرانی به بازارهای هندوستان شد و افزایش دادوستد با آن کشور را در پی داشت."