چکیده:
پس از زوال حکومت ایلخانان در اواسط قرن هشتم هجری، چندین حکومت محلی در بخش های مختلف ایران به قدرت رسیدند. از آن پس، حدود نیم قرن اولویت هر یک از این حکومت ها، رقابت با یکدیگر برای حفظ قلمرو و قدرت خود و توسعه آن به زیان سایر حکومت های محلی بود. در نتیجه، سطح مناسبات خارجی از حکومت ها و سرزمین های دیگر مانند چین، هند، شام، مصر و اروپا به سوی حکومت های محلی و همسایه در داخل ایران تغییر یافت و ایران دچار نوعی انزوای بین المللی برخاسته از تحولات داخلی گردید. همچنین بخش مهمی از توان و عمر این حکومت ها صرف رقابت های محلی ـ منطقه ای یا مناسبات بین منطقه ای در داخل ایران شد. شناخت این گونه از مناسبات می تواند به روشن تر شدن فضای به وجود آورنده آن، عوامل موثر در آن و نیز شناخت علل انزوای بین المللی کمک کند بدین جهت تمرکز بر چگونگی و عوامل موثر بر مناسبات این حکومت های محلی با یکدیگر می تواند ابعاد و اهمیت مقوله مناسبات میان حکومتی در ایران را در این عهد روشن نماید و در نهایت به درک بهتری از تاریخ تحولات ایران و وضعیت منطقه ای و جهانی آن کمک کند. مقاله حاضر ضمن اشاره ای کلی به فضای عمومی مناسبات خارجی ایران در این دوره، به طور خاص به بررسی مناسبات دو حکومت آل مظفر و آل جلایر به عنوان دو مورد از مهم ترین و پایدارترین حکومت های این عصر می پردازد.
خلاصه ماشینی:
"(بیانی،381:/35زرینکوب،1375:259/2) نگهای خانگی آل مظفر و مداخلات آل جلایر آمیر مبارز الدین که در تبریز فرزندانش شاه محمود و شاه شجاع را به جهت سستی درجنگ با اخی جوق ملامت کرده بود(کتبی،1335:59-58)در راه بازگشت از تبریز توسطآنان دستگیر و نابینا شد.
(همانجا/بیانی،1381:36) سلطان اویس جلایر از فرصت بدست آمده ناشی از نبرد قدرت بین دو برادر مظفریبرای پیگیری برتریجویی خویش بر آل مظفر سود برد و لشکری از بغداد و تبریز برای کمک به شاه محمود فرستاد.
(خواندمیر،1353:/299/3زرینکوب1375:259/2) &%04515KRTG045G% در این زمان،شاه محمود تابع اراده امری جلایری شده بود و از خود اختیاری نداشتو ازاینرو سلطان اویس که میخواست بر دولت مظفری سلطه یابد،به آرزوی خودرسیده بود؛زیرا پس از شکست شاه شجاع و غلبه شاه محمود بر شیراز،در حقیقت عراقعجم و فارس باجگزار و جزئی از ممالک جلایری گردید و شاه محمود به تحت الحمایگیاویس در آمد.
اودرخواست حاکم مظفری را چنین بیان کرد که شاه شجاع در سلطانیه اقامت کند تاسدی در برابر آذربایجان و دیگر ولایت باشد و اگر جنگ و شورشی باشد،آن را دفعکند و احوالات سلطان اویس به خطر نیفتد.
(میرخواند،1375:756/4)همچنین سلمان ساوجی-شاعر دربار جلایری-به ملازمتشاه شجاع در آمد و قصایدی را در مدح او سرود: {Sزهی دولت کز اقبال همای چتر سلطانی#همایون فال شد بومی که بودش سر به ویرانیS}(سلمان ساوجی،1369:610) با این حال،شاه شجاع نتوانست یکی دو ماه بیشتر در تبریز بماند و در پی حمله دوتن از امرای محلی که کتبی آنها را>>صحرانشین<<میخواند،و از گزارشهای بعدیبر میآید که هوادار سلطان حسین بودند،سپاه مظفری از هم پاشید و امیر اصفهان شاه ازامرای آن به اسارت در آمد."