چکیده:
بررسی جغرافیای دینی دولت ساسانی یکی از مهم ترین مباحث در حوزه تاریخ ساسانیان است، زیرا دولت ساسانی با احیاء و تقویت دین زرتشتی و تبدیل آن به دین رسمی و دولتی ، این دین را از محاق چند صد ساله خود خارج کرد و آن را به عنوان دین رسمی کشور برقامت دولت خود پوشاند . بی شک این حادثه برای ادیان بیگانه کشور پیامدها و عواقب خواسته و یا نا خواسته بسیاری به همراه داشت و باعث ایجاد برخوردها و تصادم هایی بین متولیان دین دولتی با پیروان ادیان بیگانه گردید. در این مقاله، وضعیت اقلیت های دینی بودایی، یهودی و مسیحی در دوره ساسانیان، به منظور تبیین ابعاد حیات سیاسی - اجتماعی و دینی آنها مورد بررسی قرار گرفته و رویارویی ها، و نیز نتایج و پیامدهای آنها بین این اقلیت ها با سازمان دینی دولت ساسانی در سه بخش به تصویر کشیده شده است. همچنین زمینه های چالش ها و درگیری های پیروان این ادیان با دولت ساسانی، و نیز مراحل و فراز و فرودهای سیاست دینی دولت ساسانی مورد بحث قرار گرفته و در پایان چنین نتیجه گیری شده است : سیاست دینی دولت ساسانی متغیری بود که تحت تاثیر شرایط داخلی و خارجی قرار داشت و به نوبه خود موجب تشدید و یا تضعیف برخوردها می شد . مسایلی چون : تغییر شرایط بین المللی، تغییر دین دولت ها به ویژه دولت های متخاصم، قدرت و ضعف موبدان و پادشاهان، نیز عملکرد ها و کارویژه های این اقلیت ها ظاهرا از مهم ترین عواملی بوده اند که در رفتار دینی دولت ساسانی در برابر پیروان ادیان بیگانه، و تعقیب و آزار ایشان، نقش بسیار مهمی داشتند.
The diversity of religions in the Sasanid period is one of the most important themes in the history of this dynasty. Sasanid emperors revived and strengthened Zoroastrianism and made it the formal religion of the country. Therefore، this action affected the adherents of the other religions who lived in Iran and brought about contacts and conflicts between the leaders of the state religion and the others. This article surveys the social conditions of the minority religions such as Buddhism، Judaism and Christianity in the Sasanid period and reviews the attitude of the state religion toward them. It also deals with the challenges and the conflicts which the adherents of the minority religions made against the Sasanid government. Beside that، it reviews the religious policies of the government and finally comes to this conclusion: The religious policies of the Sasanid emperors intensified or sometimes weakened these conflicts. However، these policies in their own turn were taken under the influence of the internal and external forces. The elements which affected the attitude of the Sasanid government toward minority religions were as fallow: The transformation of the international conditions، converting of the states – especially the enemies– into other religions، the power or weakness of the priests and kings، and the activities of the minorities.
خلاصه ماشینی:
همچنین زمینه های چالش ها و درگیری های پیروان این ادیان با دولت ساسانی ، و نیز مراحل و فراز و فرودهـای سیاسـت دینـی دولت ساسانی مورد بحث قرار گرفته و در پایان چنین نتیجه گیری شده است : سیاست دینی دولـت ساسـانی متغیری بود که تحت تاثیر شرایط داخلی و خارجی قرار داشت و به نوبۀ خود موجب تـشدید و یـا تـضعیف برخوردها می شد.
مسایلی چون : تغییر شرایط بین المللی ، تغییر دین دولت ها به ویژه دولت هـای متخاصـم ، قدرت و ضعف موبدان و پادشاهان ، نیز عملکرد ها و کارویژه های این اقلیت ها، ظاهرا از مهم ترین عـواملی بوده اند که در رفتار دینی دولت ساسانی در برابر پیروان ادیان بیگانه ، و تعقیـب و آزار ایـشان ، نقـش بـسیار مهمی داشتند.
ساسانیان و دین بودایی اگرچه سیاست کلی شاهان ساسانی تحقق بخشیدن وحدت ملی و فرهنگی ایران بود و برای این مقصود در حفظ سنن باستانی و تقویت مزداپرسـتی مـی کوشـیدند و در پیروی از همین اصل ، ازآغاز با تبلیغات بودائیان به مقابله برخاستند و بـه طـرد آیـین های بیگانه همت گماشتند، اما ظاهرا سیاست سخت گیرانۀ ساسانیان نسبت به ادیان بیگانه و به ویژه بودائیان ، فقط از عهد شاپور اول تا زمان نرسی ادامه داشـت .
براساس گزارش «کارنامه های شهیدان ٣»، وضعیت مسیحیان ایران تا سـال هـشتم پادشاهی یزدگرد دوم مطلوب بود، اما به علل نامعلوم ، از این سال رفتار او نسبت بـه مسیحان تغییر کرد و سیاست تعقیب و آزار ایشان از سرگرفته شد.