چکیده:
یکی از بنیادی ترین مباحث در مطالعات دینی، مبحث ادیان ابتدایی است . پژوهش درباره ادیان ابتدایی از سده نوزدهم آغاز شد . رشته ای که مطالعه در این زمینه را عهده دارشد نام گرفت . این رشته به تدریج از مسئله « انسان شناسی دین » و سپس « انسان شناسی » فراتر رفت و برای شناخت دین و ریشه های آن به مطالعه فرهنگ جوامع روی « خاستگاه » آورد و ازآنجا که نمادها مهم ترین اجزاء فرهنگ هر جامعه را تشکیل می دهند شناختن نمادهای هر جامعه را لازمه شناخت فرهنگ و دین آن جامعه دانست . مهم ترین دغدغه این مقاله پاسخ گفتن به این پرسش است که انسان شناسی نمادین و تفسیری چیست و دین را چگونه تعریف و ارزیابی می کند. محدوده این پژوهش هم اندیشه های کلیفورد گیرتس است. او که از برج سته ترین صاحب نظران این رشته است دین را به صورت میدانی، در دو سرزمین متفاوت مطالعه کرده است : مراکش و اندونزی و در مهم ترین کتاب خود که درباره تفسیر فرهنگ ها نوشته به تفسیر نمادهای دینی این دو جامعه می پردازد و معتقد است که از خلال نمادها و مناسک دینی می توان به شناخت دین آن جامعه نایل آمد . گفتار حاضر، پژوهشی است در آراء گیرتس و دیدگاه او در این باره.
Scholars who have been studying religion since 19th century attach great importance to the study of "primitive religions". In search of the essence and the origin of religion، "primitive religions" were thenceforce mostly studied under a subject called "anthropology" and then "anthropology of religion". But later، in the second half of 20th century the discipline underwent a sea change and studied religion through symbols. The main concern of this article is to introduce this branch of research and the way it defines and looks at religion. Geertz is one of the most competent figures in this field and in this article his opinion about religious symbols and rituals in Indonesia and Morocco is going to be introduced. By hermeneutical approach he states that the great task of an anthropologist of religion is thick description of symbols which are being practiced in religious rituals.
خلاصه ماشینی:
تمرکز این رشته بر مسائلی از این قبیل است : انسان اولیه چگونه می زیـسته است ؟ آیا جوامع کوچک اولیه نشان دهنده شکل تکامل نیافته جوامع متمدن و مدرن هستند؟ شباهت های انسانی در جوامع مختلف چیست ؟ و آنچه موضوع انـسان شناسـی دیـن اسـت پرسش هایی اینگونه است : آیا دین محصول جامعه و اختـراع بـشراست ؟ آیـا چیزهـایی در آسمان و زمین وجود دارد که تبیین آنها از توان دانشمندان علوم اجتماعی فراتر اسـت ؟ آیـا دین پدیده ای همگانی و جهان شمول است یا اینگونه نیست و در اثر پیشرفت های عقلـی و 1.
اگر کار انسان شناسی مطالعه و شـناخت رفتـار اسـت ، بنابراین دغدغه اصلی انسان شناسی دین ، مطالعه و شناخت رفتار دینی است ؛ رفتاری کـه در 3 باورها و مناسک و فرهنگ ریشه دارد.
اما پرسش مهم این است که آنچه باید تفسیر شود چیست ؟ پاسخ زمانی روشن می شود که بدانیم رکن اصلی هر نظام اجتماعی از نظر گیرتس چه چیـزی اسـت ؟ و آنچـه گیـرتس همه عمرخود را صرف تعریف و تفسیر آن کـرد چـه بـود؟ ایـن مقولـه چیـزی نبـود جـز «فرهنگ ».
به بـاور او، ویژگـی اصـلی عقایـد دینـی ، در مقایـسه بـا دیگـر انـواع عقیـده ، اعـم از ایدئولوژیک ، فلسفی ، علمی ، یا عقاید برخاسته از عقل سلیم ٢ این اسـت کـه زاییـده تجربـه نیستند یعنی از آگاهی عمیق اجتماعی ، از تأمل عقلی و فلسفی ، ازتحلیل منطقی ، از مـشاهده حسی وآزمودن فرضیه ها، و یا ازگفتگوهای شدید انتقادی به دست نمی آیند، بلکه نسبت بـه همه آنها جنبه پیشینی ٣ دارند.