خلاصه ماشینی:
"با توجه به این تلاشها،پرده از باورهای فکری ومعنوی مسلمانان برداشته شد و مسلمانان نسبت بهاندیشههایی که مطرح میشد،تبلیغاتی که در جوامعخود جریان داشت،بیمها و هراسهایی که دامنزدهمیشد و طرحهایی که برایشان طراحی میشد،هوشیارشدند تا اینکه به صورت آگاهانهای فکر کنند و همهآنها را در چارچوب اندیشههای اسلامی و احکام دینیمورد مناقشه قرار دهند،بهگونهای که در اندیشه وموضعگیری آنها هیچ انحراف و خللی وارد نیاید.
البتهبه خاطر خلأی که در نبود اسلام انقلابی ایجاد شده بود،این اندیشههای اسلامی نیز توانستند بعضیها را به دورخود جمع کنند و بهسرعت به بسیاری از علامتهایسؤال حاصل از مشکلات انسان معاصر پاسخ دهند.
زیرا باعث میشودکه موافقان نتوانند در باب وابستگی اعتقادی و التزامفکری،اندیشه اسلامی را بهخوبی فرابگیرند و همینطور مخالفان نیز نتوانند این حرکت جدید را فهم کنندو اندیشهها و موضعگیریهای آن را مورد مناقشه قرار دهند.
نکته مهم دیگری وجود دارد و باعث کاستهشدن از اختلافات میشود این است که اسلام منابعاصیلی به مانند کتاب خدا و سنت پیامبر دارد که درصورت بروز اختلاف میتوان به آنها مراجعه کرد برخلاف بسیاری اندیشههای دیگر که تابع افراد هستندو این افراد خاستگاههای متنوعی دارند که رسیدن بهنتیجه محدود و مشخص را دشوار مینماید.
این امرباعث میشود که انقلابیون تحت تأثیر فشارهای روحیو روانی قرار بگیرند و احساس کنند اسلامی که دربرابر عملی خود این همه روی مدارا تأکید دارد،مانعینمیبیند به مانند دیگرانی که دست به خشونت علیهاسلام میزنند،از بالاترین درجه خشونت سیاسی وجهادی استفاده میکنند."