چکیده:
این مقاله بر آن است تا محاسن و معایب هر یک از اقسام رایج پوشش دینی زنان مسلمان ایرانی را بررسی نماید. روپوش یا مانتو به عنوان «حجاب جایگزین»، چه بعد از انقلاب اسلامی و چه پیش از آن در دوره کشف حجاب، به دلیل آنکه اصالتا برای حجاب دینی طراحی نشده است، دارای آسیب هایی می باشد. اما علت گرایش به این نوع حجاب در دوران مبارزه علیه استعمار و رژیم پهلوی، با علل انتخاب آن در دوره پس از انقلاب اسلامی متفاوت است. چادر در ادیان و اقوام مختلف مورد استفاده زنان بوده است. در ایران اسلامی نیز چادر ترکیبی هوشمندانه از ملیت و اسلامیت زنان ایرانی است که علاوه بر بحث پوشش، فرهنگ گسترده و عمیقی را نیز دربر دارد. گرچه در میان زنان ایرانی چندین نوع چادر بومی رایج بوده و چادرهای رسمی، از جمله اقسام نیم دایره و آستینی و اصیل ایرانی، هر کدام در تطابق با الگوی حجاب ارزشی قرآن دارای ویژگی های خاصی هستند، ولی آنچه نمایانگر اصالت تمدنی و قرآنی حجاب چادر است، همان چادر کمری است که به گفته صاحب نظران «پوشیده تر از چادر و راحت تر از مانتو» است. این نوع چادر که دارای ویژگی های منحصر به فردی است، به خوبی نمایانگر کیاست زن ایرانی و تأثیرپذیری از فرهنگ قرآنی می باشد. «جلباب ایرانی» یا همان حجاب برتر، با داشتن شش ویژگی، برتری های ارزشی خود را نسبت به حجاب هنجاری به خوبی نمایان می سازد.
خلاصه ماشینی:
(همان، ص 21ـ23) با توجه به اینکه زمان رسمی کشف حجاب در ایران مصادف با آغاز فصل زمستان بود، استفاده کردن از انواع پالتوهای بلند به عنوان جایگزین چادر رواج یافت، هر چند با آغاز فصل بهار سال بعد و گرمای هوا، جای خود را به مانتو یا همان لباس بلند و گشاد دادند.
از این رو، طیف تحصیل کرده و مذهبی، خود را با چالشی جدید رو در رو می دید و آن انتخاب «اسلام فراتر از سنت ها» بود و در این میان، آنچه که بیش از امور دیگر زنانی از این دست را در هویت یابی اجتماعی به مبارزه می طلبید، فرامین دینی در زمینه حجاب بود; چراکه از یک سو جامعه و از سوی دیگر، طبقه ای که به آن تعلق داشتند پوشش سنتی و قرآنی چادر را نمی پذیرفت و به شکل های مختلف این گروه جستجوگر و حقیقت یاب را دچار چالش می نمود.
نگاهی کوتاه به این کتاب روشنگر این واقعیت است که در عهد باستان در میان یهودیان، مسیحیان، زرتشتی ها، اعراب، یونانیان و اهالی روم، آلمان، خاور نزدیک و برخی مناطق دیگر پوشش زن به طور کامل رعایت می شده است، به گونه ای که زنان چین در معابر عمومی جز در پرده و ملحفه ظاهر نمی شدند و در خانه نیز دارای اندرونی و بیرونی بوده اند.
چادر با توجه به اینکه در اقوام مختلف مورد استفاده زنان بوده، اما در ایران اسلامی ترکیبی از ملیت و اسلامیت زنان ایرانی محسوب می شود که صرفا یک پوشش نبوده و از فرهنگ گسترده و عمیقی نشأت گرفته است و به طور کلی، چادر برای فرهیختگان این نسل حجاب برتر و لباس ملی و اسلامی و فاقد جایگزین ارزیابی می شود.