خلاصه ماشینی:
"لذا در کشورهای اروپایی در دهه اخیر، روابط جنسی بین افراد هم جنس از عنوان «شذوذات جنسی» خارج شده است، یعنی این مسایل دیگر قبیح شمرده نمی شود و رسما و قانونا می توانند با هم ازدواج کنند و رابطه داشته باشند و حتی برخی از کشیشها اینها را به عقد هم درمی آورند.
اول بحث تفسیرهای مختلف از دین را ترویج می کنند که در خود کتاب «آموزش حقوق انسانی زنان و دختران» هم تصریح شده به اینکه هیچ گونه تفسیر مشخصی از دین وجود ندارد و هر جامعه میتواند تفسیری از دین ارائه دهد و بر همین اساس به کشورهای مسلمانی مثل لیبی (لیبی هم با حق شرط کلی و منطبق بودن کنوانسیون با شرع آنرا پذیرفته است) اعتراض کردند که شما باید بگونه ای دین و برداشت دینی از کنوانسیون را تفسیر کنید که مطابق با مفاد کنوانسیون درآید!
در کنوانسیون، روش دوم مطرح است و از تبعیض مثبت برای حصول برابری باید استفاده کرد که یکی از مفاد کنوانسیون (ماده4) تصریح می کند که اتخاذ تدابیر ویژه موقتیتوسط دول عضو که هدف آن تسریع دربرقراری مساوات بین زن و مرد است، نباید به عنوان تبعیض بصورتی که دراین کنوانسیون آمده تلقی گردد و بدون اینکه این اقدامات منجر به حفظ معیارهای نابرابر و مجزا گردد پس از تحقق رفتار و فرصتهای برابر متوقف خواهدشد.
اگر لوازم ازدواج را فراهم کنید و بعد حدود شرعی را برای متخلفین اجرا کنیم تا فرد برای انجام عمل خلاف جنسی ترس در دلش بیافتد -\حال این طرح باید از آموزش و پرورش شروع شود یا طریق دیگری هم وجود دارد فعلا مورد بحث نیست -\اگر آموزش عمومی باشد آثار دیگریبه همراه خواهد داشت."