خلاصه ماشینی:
"شما ببینید این شخصیتی که انسان در این سه دوره میشناسد، آیا میتوان حدس زد که کار این شخصیت به آن جا برسد که در روز عاشورا یک عده از امت جدش، او را محاصره کنند و با این وضعیت فجیع، او و همۀ یاران و اصحاب و اهل بیتش را قتل عام بکنند و زنانشان را اسیر بگیرند؟ این سه دوره، یکی دوران کودکی حضرت تا وفات پیامبر اکرم(ص) است، دوم، دوران جوانی آن حضرت، یعنی دوران 25 سالۀ تا حکومت امیرالمؤمنین(ع) است.
البته همۀ این حرفها درباره امام حسن(ع) هم هست؛ اما من حالا بحثم راجع به امام حسین(ع) است؛ عزیزترین عزیران پیامبر؛ کسی که رییس دنیای اسلام، حاکم جامعۀ اسلامی و محبوب دل همۀ مردم، او را در آغوش میگیرد و به مسجد میبرد، همه میدانند که این کودک، محبوب دل این محبوب همه است.
اگر آن روز کسی میگفت که این کودک به دست امت همین پیامبر، بدون هیچ گونه جرم و تخلفی، به قتل خواهد رسید، برای مردم، غیر قابل باور بود؛ همچنان که پیامبر فرمود و گریه کرد و همه تعجب کردند که یعنی چه، مگر میشود؟!
دورۀ دوم، دورۀ 25 سالۀ بعد از وفات پیامبر تا حکومت امیرالمؤمنین است؛ جوان، بالنده، عالم و شجاع است، در جنگها شرکت میکند، در کارهای بزرگ دخالت میکند، همه او را به عظمت میشناسند؛ نام بخشندهها که میآید، همۀ چشمها به سوی او برمیگردد؛ در هر فضیلتی، در میان مسلمانان مدینه و مکه، هر جایی که موج اسلام رفته است، مثل خورشیدی میدرخشد؛ همه برای او احترام قایلند؛ خلفای زمان، برای او و برادرش احترام قایلند؛ در مقابل او، تعظیم و تجلیل میکنند و نام آنها را به عظمت میآورند؛ جوان نمونۀ دوران و محترم پیش همه."