چکیده:
برای شناخت جامعه ایران در اعصار گذشته لازم است لایه هـای مختلـف ایـن جامعـه و کنش های گروه های اجتماعی بررسی شود و این شناخت کامل نخواهد بود مگر اینکه به تعمـق در وضـعیت بنـدگان اعـم از غلامـان و کنیـزان کـه بـه فراوانـی درایـن جامعـه حضورداشتند، نگریسته شود. نوشتار حاضر در نظر دارد با نگاهی به وضـعیت ایـن گـروه اجتماعی در دوره مغول ـ ایلخانـان و بـا بررسـی راه هـای تحصـیل کنیـزان ، موقعیـت و پیشه های خاص آنان ، کارکردشان در جامعه ایران آن دوره ، احکام و قوانین فقهی مربوط به آنان و طرق دستیابی شان به آزادی به این مسئله پاسخ گوید که آیـا کنیـزان در دوره مورد بحث از پایگاه اجتماعی قابل تغییری برخوردار بودند؟
خلاصه ماشینی:
هرچنـد قریـب بـه اتفـاق کنیـزان ، ایرانی نبودند، ولی در طول زمـان در جامعـه ایـران مسـتحیل شـدند و صـورت زنـان ایرانـی را پذیرفتند، از این رو بررسی وضعیت آنان می تواند به شناخت پیشینه زن ایرانـی کمـک شـایانی کند؛ لذا باید دانست که آیا کنیزان در دوره مورد بحث از پایگاه اجتماعی قابل تغییری برخوردار بودند؟ پاسخ به سوالات زیر دستیابی به پاسخ مساله فوق را امکان پذیر می کند: ١- کنیزان در این دوره بیشتر به منظور انجام چه خدماتی خریداری می شدند؟ ٢- چگونه کنیزان می توانستند به مرتبه ای برابر با زنان آزاد دست یابند؟ پاسخ های احتمالی و یا فرضیاتی که در این باره می توان مطرح کرد: ١- کنیزان در این دوره برای رامشگری در مجـالس بـزم و همچنـین بـه عنـوان سـریه یـا همبستر مالک خریداری می شدند.
* رشیدالدین فضل الله در سوانح الافکار از قریه های ربع رشیدی یاد می کند که هر روستا به نوع خاصی از بندگان -› رومـی ١، هنـدی ٢، نـوبه ای ٣**، ترکـی ٤، چینـی ٥، ختـائی ٦ و مغـول ٧؛ ولـی از خـلال داده هـای موجود نمی توان دانست که کدام یک از این اقوام در میان بنـدگان اکثریـت داشـتند و آیـا بـین پیشه ها و مشاغل آنان و گروه های قومی شان پیوستگی خاصی وجود داشت یا نه ؟ از آنجا که در ابتدای این دوره ، مغولان بسیاری از شهرهای ایران را به قهـر تصـرف کـرده و شماری از مردم مناطق متصرفه را به اسارت گرفته بودند، می توان انتظار داشـت کـه مردمـی از ایران به مناطق دیگر به بندگی برده می شدند؛ نمونه اینگونه بندگان «فاطمه خاتون » است کـه در مشهد به اسارت درآمد و به قراقورم بـرده شـد و بـه اردوی « توراکیناخـاتون » درآمـد٨.