چکیده:
بررسی شخصیت و زندگی خاتون بخارا، اولین و آخرین زنی که بر منصب بخاراخداتی نشست و هم زمان درگیر رقبای داخلی و حملات پی در پی فاتحان عرب بود، اطلاعاتی ارزشمند درباره حیات سیاسی و اجتماعی بخارا به دست می دهد. داستان روابط عاطفی خاتون با سعید بن عثمان، فرمانده عرب که در شعری برجای مانده، به رغم ابهاماتش دارای ارزش ادبی و تاریخی فراوان است. در این نوشتار ضمن گزارش تلاش های محققان معاصر در خوانش این شعر، سعی شده با لحاظ پاره ای ازحوادث تاریخی و برخی ملاحظات زبانی، خوانش دیگری از این شعر ارایه شود.
خلاصه ماشینی:
منابع در مورد نام خاتون، به روشنی سخن نگفته اند و عجیب این که نرشخی کـه در کتاب تاریخ بخارا بیش از هرکس درباره او سخن گفته ، به نـامش اشـاره نکـرده است .
با وجود این ، جستجوی ما در این باره چندان هم بی نتیجه نبود: ظاهرا قـدیم - ترین منبعی که به نام خاتون اشاره کرده است ، کتاب اسماءالمغتالین اثـر محمـد بـن حبیب بغدادی (د.
٣ البته این بعید نیست که نـام خاتون واقعا خنک ( به معنی مطبوع، خوب، خوش، نیک، تر و تازه) یـا خنـگ (بـه معنی سفید و اسب سفید ) بوده باشد، اما از طرف دیگر برای آنچه طبری گفتـه نیـز می توان شأنی قائل شد.
نرشخی آنجا که از عشـق سـعید و خاتون سخن گفته ، آورده است : «و اهل بخارا را در این معنی سرودهاست بـه زبـان بخاری ».
علی اشرف صادقی با فرض درستی این نظر، برای حل این مشکل حدس تازه ای را مطرح کـرده اسـت و آن این که این مصراع ترجمه فارسی شعری بوده به زبـان سـغدی کـه در سـده اول هجری در شهر بخارا رواج داشته ، و بعدها پس از ورود کلمه «خمیر» به زبان فارسی و رواج یافتن ترکیب «ورآمدن خمیر» صورت گرفته است .
٢ اگر این نکته را بپذیریم ، می توان مطمئن شد که زمان سروده شدن این شعر بعد از فتح سمرقند به دست سعید و هنگام بازگشت دوباره او به بخارا بوده است .
بوده باشد و این البته بـا مـدت پـانزده سـالی کـه نرشخی خود به عنوان تعداد سال های حکومت خاتون ذکر کرده ٤ سـازگار نیسـت .