خلاصه ماشینی:
"اینچیزی هست که من از خیلی از اساتید و وکلای قدیمی را میبینم که اصلا بهبحث مالی وکلای جوان توجه نمیکنند و میگویند که باید در این دوران آموزشببینند،ولی آیا آن آموزشهای لازم را در این دوران به کارآموزان وکالتمیدهند؟فقط یک سری کارگاههای آموزشی برگزار میشود که این کارگاههاجنبه علمی دارد ولی خب آیا کارگاهی برگزار میشود که بخواهد مصادیق خلافشأن را به آنها آموزش بدهد حالا ما قوانین مدون نداریم ولی قوانین دیگری وجوددارد که ما بخواهیم به این کارآموزان یاد بدهیم ولی هیچ چیزی وجود ندارد پسمن فکر میکنم که هیات مدیره کانون و کمیسیون کارآموزی از راههایی که حالاخودشان میدانند و خیلی از ما میتوانیم پیشنهاد بدهیم میتوانند این بحثکارآموزی را خیلی با دید جدیتری نگاه بکنند.
کمیسیون نظارت هم ببینند وکلای سرپرست،صحیح کارشانرا انجام میدهند یا نمیدهند؟باید برویم ببینیم که خروجیهای یک وکیلسرپرست با 5 یا 10 تا کارآموز در آینده چیست؟از دادسرا باید سوال بشود کهخروجی این آقای وکیل سرپرست صحیح بوده یا غلط؟ بخش ویژه:ذکر این نکته ضروری است که البته منشوری که کمیته اخلاقحرفهای تدوین میکند،در نهایت به نظر هیات مدیره رسیده و در آنجاتصمیمگیری نهایی اتخاذ میشود.
این پیشنهاد من هست که اگر بشود یک تفکیکیرا قایل شد بین وکلای جوان و وکلای قدیمی در بحث تمدید پروانه،حق عضویتو حتی حالا هماهنگیهایی که میشود با اداره مالیات داشت؛گرچه شاید تعدادتمبر دفترچه مالیاتی ما زیاد باشد ولی قطعا حق الوکالهای که من جوان میگیرمبا حق الوکالهای که یک وکیل قدیمی میگیرد و شناخته شده هست قطعا خیلیتفاوت میکند و من دوست دارم که هیات مدیره کانون به این مسایل بها بدهد واگر هم میشود ترتیب اثر داده بشود."