خلاصه ماشینی:
"آیا میتوان نشستی علمی و صنفی در جامعه وکلا یافت که وکیلی جوان،سخنران آن باشد؟آیا هنگامهای وکالتی میتوان یافت که پیشکسوتان وکالت مابه سخنسرایی وکیلی جوان گوش فرا دهند و به حضور او بنشینند؟کدامکنفرانس صنفی وکالتی است که سخنران آن شخص بنام و آوازه در عرصهدانشگاهی و وکالتی نباشد و نشستهای ما آکنده از وکیل راغب باشد؟و دههاپرسش از این قبیل حکایت از روندی معمول و مستمر و نامتغیر دارد؛حکایتیتلخ از واقعیت موجود و آن،عدم هنرنمایی جوانان وکیل در عین هنرمندی آناناست.
چرا؟ بافت سنتی جامعه چنان است که با جاعه مدنی غریب است و این غربت درجامعه وکلا که بخشی نمو یافته از جامعه کلان ایرانی است،چنان ریشه دواندهکه هنوز هم از شالودههای پدیداری و فلسفه ظهور و بروز جامعه مدنی وفعالیتهای گروهی و صنفی به قدر کافی آگاه نیستند و جز اندکی جوان خلاق،اکثریت در چنبره فردگرایی گرفتارند و گروه و فعالیتهای گروهی را چون هیولایی بیشاخ و دم میانگارند که هر آن در صدد بلعیدن آنهاست و باید به دقتمراقب باشند تا مبادا از ناحیه این هیولای ناشناخته به هلاکت برسند.
آشتی جامعه وکلای جوان با سایرین تنها در گروه حلوفصل دو معضل بزرگبالاست که در این نوشتار نگارنده بر آن تکیه داشت:اعتماد به جوانان و اعتمادجوانان،تا زمانی که بزرگان جامعه وکالت به جوانان اعتماد نکرده و حکمبیاعتمادی به آنان را از پیشانی پرتوان جوانان نزدایند و تا زمانی که وکلای جوانبه خود اعتماد نکرده و خودباوری در خاطرشان غلبه نیابد،همچنان با این بیماریرویارویی خواهیم بود و گامی به پیش نمیتوانیم برداریم."