چکیده:
در این مقاله سعی برآن است که به تحلیل ساختار روایت گیر و راوی پرداخته شود. تقسیم بندی راویان گوناگون بر سطوح مختلفی مبتنی است که در آنجا حضور و مشارکت دارند. برمبنای این رده بندی، راویان عبارتند از: راویان درون داستانی، برون داستانی، دیگرگو و همگوی. درهفت پیکر نظامی ما با انواع این راویان گوناگون رو به روهستیم که در سطوح مختلف قرار دارند. روایت گیر نیز یکی از مشارکهای داستانی است که مخاطب راوی است. روایت گیر به دو گونه اصلی تقسیم می شود:روایت گیر درون داستانی و روایت گیر برون داستانی. روایت گیربرون داستانی، روایت گیری است که در داستانی که خطاب به او گفته می شود، مشارکت و حضور ندارد. اما روایت گیر درون داستانی در داستانی که خطاب به اونقل وگفته می شود، مشارکت وحضور دارد و بنابراین روایت گیرـ شخصیت است. تا دو دهه اخیر، روایت شناسان به روایت گیرنپرداخته اند و این در صورتی است که دربرخی ازمتون روایی مثل هفت پیکر، روایت گیر به عنوان چارچوب و سازهبنیادین عمل می کند.درهفت پیکر نظامی، بهرام گور، روایت گیر شاهدختهای روایت گری است که هرکدام ازآنان به نوبت حکایتی را برای او روایت می کنند. آنان راویان متعدد ند وبهرام گور تنها روایت گیر حکایتهاست.
خلاصه ماشینی:
"تمام شاهدختهای اقالیم هفتگانه که در درون متن هفت پیکر،هر کدام به نوبت یک حکایت کامل را روایت میکنند،راویان درونداستانی هستند؛چرا که آنان خود به عنوان شخصیت-راویانی هستند که شرح حال آنها از جانب راوی برون داستانی نقل میگردد.
آن گاه که بزمهای هفت شبانه روزی بهرام با دختران شروع میشود به نوبۀ خود،روایت این روایتگریها و روایتشنویها بر عهدۀ راوی برون داستانی است؛به عبارتی آن راویان از آنجا که شخصیت هستند،نیاز است که یک راوی درجه یک یا راوی برون داستانی موقعیت و کلام آنها را- که کلامی جز حکایت نیست-برای ما روایت کند.
میباید از جانب کسی که داستان را نقل میکند در متن جای بگیرد» (Paul Cobley,Narrative,2001,236) روایتگیران را برحسب معیارهای گوناگونی میتوان ردهبندی و توصیف کرد؛ولی بهترین راه گونهشناسی آنها بر ردهبندی آنها برحسب جایگاه و ارتباط و تقابلشان با دیگر مشارکهای داستانی استوار است؛همچون:شخصیتها و راویان و همچنین نسبت و ارتباط آنها با کنش روایت و داستانی که برای او روایت میشود.
با توجه به این مسئله است که ریمون کنان میگوید:«با کاربست معیار مشارکت در داستان میتوان میان روایتگیران تمایز قائل شد که آیا روایت گیر در داستانی که برای او نقل شده است مشارکت دارد یا نه؟» (Narrative Fiction, 2001,105) در هفت پیکر نظامی ما فقط بهرام گور را به عنوان روایتگیر میبینیم که در داستانهایی که برای او نقل میشود،مشارکت و دخالتی ندارد و صرفا به عنوان روایتگیر آنها باقی میماند.
روایتگیر در هر روایتی همچون واسطهای medium میان نویسنده و خواننده عمل میکند؛مثلا راوی برون داستانی هفت پیکر،پیش از اینکه داستانها را به طور مستقیم به خوانندگان انتقال دهد،آنها را از طریق راویان برای بهرام گور نقل میکند."