چکیده:
بررسی دوره های گوناگون شعری نیما نشان می دهد که او بتدریج از رمانتیسم به رئالیسم ،سمبولیسم وسمبولیسم اجتماعی گرایش می یابد.در این مقاله با توجه به بررسی ویژگیهای سیاسی و اجتماعی عصر نیما،علت گرایش نیما به این مکاتب شعری از دیدگاه جامعه شنا ختی تجزیه و تحلیل می شود وبا تقسیم بندی شعر او به پنج دوره متمایز ، بازتاب حوادث مهم اجتماعی هر دوره درشعر او، همراه با تحلیل آماری اشعار او مورد توجه قرار می گیرد و خواننده را به این نتیجه رهنمون می سازد که وضعیت اجتماعی زمان نیما در تکامل شعر نیما و دستیابی او به محتوا و ساختاری نو ، تاثیر بسزایی داشته است.
خلاصه ماشینی:
"در این شعر-که در سال 1301 و مدتی پس از شکست نهضت جنگل سروده شده است-نیما از تاریکی زمانه به ستوه میآید و با لحنی که از مقاومت حکایت دارد،چنین میسراید: هان ای شب شوم وحشتانگیز/#تا چند زنی به جانم آتش/#یا چشم مرا ز جای برکن/ یا پرده ز روی خود فروکش/#یا باز گذار تا بمیرم/#کز دیدن روزگار سیرم (همان:36) جریان کودتای اسفند 1299 و پس از آن کشته شدن تعدادی از فرزندان ایران زمین در جریان نهضت جنگل و شکست این نهضت با مرگ غمبار رهبر آن-میرزا کوچک خان-به مثابه بادهای ویرانگری هستند که نیما از وزش آنها لب به شکایت میگشاید و وادار میشود که بی اختیار چشمهایش را روی بدبختیهای سرزمینش ببندد تا شومیهای آن را لحظاتی به فراموشی بسپارد.
در این اوضاع فضای اجتماع بسیار بسته است و نیما برای شناساندن میزان وجود اختناق این دوره میگوید: خنده دزدیده،دو اندام سوی لب/همچو خونی که دود در بن پوست(همان:516) صدای جهانی نیما،که در شعر ناقوس و در جریان حضور روسها در شمال ایران،پس از جنگ طنین انداخته بود،یک بار دیگر در آبان 1325 با آوازخوانی خروس ادامه مییابد.
نتیجه دوران شاعری نیما را میتوان به پنج دوره تقسیم کرد که هر یک از این ادوار با توجه به زمینههای اجتماعی و فرهنگی ویژگی متمایزی دارد: 1-شعر نیما در دورۀ اول(1304-1299)با توجه به تفکر استبدادی و نظام کهنهپرست اجتماعی،کاملا سنتی است او در اشعار سنتی بیش از همه به دو قالب قطعه و مثنوی گرایش دارد که برای بیان مسائل اجتماعی مناسبتر است."