چکیده:
علم بهطور کلی به نظام ارتباطی و انتشاراتی وابسته است.یکی از مهمترین عوامل در نوشتههای علمی،متقن و موثق بودن اطلاعات ارائه شده در آنهاست.متون علمی با سندیت داشتن مطالب آنها اعتبار مییابند.نشان دادن این سندیت از طریق درج استناد و ارجاع دقیق به آنها طی متن است.مراجع مورد استناد در انتشارات علمی نشان دهنده منابع و خاستگاه اندیشههای گنجانده شده در آن آثار هستند.این مقاله در پی آن است که نقش و اهمیت استناد در معرفت بشری،دلایل و ضرورتهای استناد، جلوههای نادرست استناد،نظامهای استنادی و نظریههای حقیقت،و استناد در سنت تأویل را بررسی کند.
خلاصه ماشینی:
"مؤلفان مقالات علمی درباره این آرا و عقاید به تفصیل بحث نمیکنند بلکه فقط در مواردی به انتشارات پیشین ارجاع میدهند که به نظر آنها این نظرات برای نخستین باز تنظیم و ارائه شده باشند(3).
اما اگر طی 5 تا 10 سال پس از انتشار یک مقاله علمی، هیچ ارجاعی بدان صورت نگیرد،به احتمال زیاد نتایج اظهار شده در آن مقاله توان آن را نداشته است که بهطور اساسی سهمی در پارادایم علمی معاصر در حوزه موضوعی مورد بررسی ایفا کند و در افزایش میزان معرفت علمی آن رشته دستاوردی داشته باشد.
از آنجا که پدیدآورندگان برای اثبات ادعاها و نشان دادن استفاده از نظریهها یا نتایج پیشنهادی پیشین استناد میکنند؛استناد و نقل قول،ارج نهادن آشکار پدیدآور بر نفوذ کار علمی خاصیست که قبلا انجام شده است.
از نظر دیانی در داوریهای مبتنی بر نتایج به دست آمده از بررسی استنادها باید به نکات زیر توجه داشت:«گاهی بنا به دلایل غیراصولی و فقط به منظور برآوردن نیازی زودگذر به مقاله یا کتابی استناد میشود،مثلا ممکن است برای خوشآمد دوستی یا به قصد مخالفت با کسی و یا به سبب شهرت نویسندهای مطلبی نقل شود یا مورد استناد قرار گیرد»(10).
این فرایند در قالب یک شبکه از گزارههای منسجم نمایش داده میشود یعنی هویت ارجاعی مفاهیم براساس ارتباطات انسجامی میان گزارههای شالوده متن در نظر گرفته شده است.
بعضی معرفت را امری ذهنی میدانند به نظر این دسته آنچه در یک قضیه بیان میشود احساس درونی شخصی،و آنچه در ذهن فرد جریان دارد است."